باری ایشنگرین استاد اقتصاد و علوم سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا ، برکلی و سردبیر تاریخ فعلی است.
باری ایشنگرین ؛ارزهای دیجیتال - بیش از یک ضعف در حال عبور؟تاریخ فعلی 1 ژانویه 2022 ؛121 (831): 24-29. doi: https://doi. org/10. 1525/curh. 2022. 121. 831. 24
دانلود پرونده استناد:
سیستم مالی در حال حاضر در دوره ای از تغییرات فوق العاده سریع فن آوری و سازمانی قرار دارد ، با اتخاذ محاسبات ابری برای ذخیره و پردازش داده های مالی ، هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل آن و blockchain برای تأمین امنیت آن. این مد روز است که ادعا کنیم ارزهای دیجیتال بخشی از آن آینده خواهند بود. اما ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین برای داشتن ویژگی های اساسی پول بسیار بی ثبات هستند. stablecoins دارای میخ های ارز شکننده هستند که از ابزار آنها در معاملات کم می شود. و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی راه حلی در جستجوی یک مشکل است.
تکامل پول به بهترین وجه به عنوان دنباله ای از دوره های طولانی استاز یا تغییر تدریجی غیرقابل تصور مشخص می شود ، که توسط دوره های استثنایی از تنظیم تیز و ناپیوسته سوراخ می شود. سؤال این است که آیا ، در نتیجه انقلاب دیجیتال ، ما در نظر داریم یکی از آن دوره های استثنایی را انجام دهیم.
در فکر کردن در مورد پول دیجیتال ، سه دسته کاملاً متمایز هستند. اولین مورد ممکن است ارزهای ساده وانیلا نامیده شود. بیت کوین شناخته شده ترین است ، اگرچه رقبای زیادی دارد. این ارزهای رمزنگاری شده به یک فناوری تأیید لجر توزیع شده که به عنوان blockchain شناخته می شود ، متکی هستند و قیمت آنها با عرضه و تقاضا ، گاهی اوقات به طور وحشیانه نوسان می کند.
دسته دوم به اصطلاح stablecoins است. اینها ارزهای رمزنگاری شده ای هستند که بر روی یک دفترچه توزیع شده یا یک سیستم متمرکز که توسط صادرکننده نگهداری می شود ، اجرا می شود ، که آماده است تا آنها را به مناقصه قانونی مانند دلار آمریکا با قیمت ثابت در صورت تقاضا تبدیل کند. بهترین نمونه شناخته شده Tether است که به دلار "متصل" شده است (یک دلار ارزش یک دلار دارد). چند سال پیش ، فیس بوک با پیشنهاد ورود به این فضا با Stablecoin خود ، که در ابتدا به نام Libra نامیده می شد ، چلپ چلوپ کرد ، اما متعاقباً به عنوان Diem دوباره به نام Diem استفاده کرد و به یک انجمن مستقل حاکم رسید.
دسته نهایی از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی آینده (CBDC) تشکیل شده است. اینها واحدهای دیجیتالی با ارزش ثابت ، مشابه با اتصال هستند اما توسط بانکهای مرکزی صادر می شوند. آنها با واریز آنها به کیف پول های دیجیتال یا اجازه دادن به افراد برای باز کردن حساب های خرده فروشی در بانک مرکزی ، در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرند. بانک های مرکزی در سراسر جهان به طور فعال در حال مطالعه این امکانات هستند. برخی ، مانند بانک مردم چین ، پروژه های آزمایشی را راه اندازی کرده اند که مستلزم صدور CBDC به صورت محدود (در برخی از شهرها یا برای معاملات مشخص) است.
تاریخ پول در مورد زنده ماندن و مطلوب بودن ، از دیدگاه اجتماعی ، از این نوآوری های پولی چه می گوید؟
تکامل پول
سکه هایی که از فلز گرانبها خارج شده اند احتمالاً برای اولین بار در یونان در حدود 600 سال قبل از میلاد ساخته شده اند. اسکناس در چین ، 1300 سال بعد در دوره سلسله تنگ ، هنگامی که بازرگانان و عمده فروشان ، تسویه حساب معاملات با ارزش بزرگ در سکه مس حجیم ، شروع به پرداخت پرداخت با استفاده از رسیدهای کاغذی صادر شده توسط یک شخص قابل اعتماد که با سکه های آنها سکه های آنها بی نظیر استواریز شدنددر قرن دهم ، تحت سلسله آهنگ ، دولت مرکزی شروع به صدور یادداشت های خود کرد و قول داد که آنها را به صورت خاص بازخرید کند.
با گذشت زمان ، چنین یادداشت هایی ، صادر شده توسط دولت های مختلف ، با چک های تهیه شده در حساب های سپرده گذاری که با بانکداران خصوصی ، ابتدا در ایران و سپس در اروپا انجام می شود ، تکمیل می شد. این ابزارهای دست نویس ، با کمک به بانکدار برای پرداخت مبلغ مشخصی به شخص ثالث ، در قرن هجدهم به فرم های از پیش چاپ شده که ما به عنوان چک ها می شناسیم ، جای داد. با این استاندارد سازی و پذیرش روزافزون چک ها به عنوان وسیله ای برای پرداخت ، حساب های سپرده بانکی که چک ها در آن کشیده شده اند ، به همراه ارز و سکه به عنوان بخشی از عرضه پول در نظر گرفته می شوند.
این وضعیت تا قرن بیستم این وضعیت بود ، اگرچه جزئیات دقیق در کشورها و با گذشت زمان متفاوت بود. در بعضی جاها ، دولت مرکزی حق انحصاری خود را برای صدور اسکناس ها ادعا کرد و این امتیاز را به یک موسسه مالی ، بانک مرکزی اختصاص داد که در عوض سایر خدمات را به دولت ارائه می داد. در موارد دیگر ، مانند آنتبلوم ایالات متحده ، جایی که بی اعتمادی عمیق و پایدار از یک موسسه مالی قدرتمند وابسته به دولت وجود داشته است ، تمام بانکهای منشور مجاز بودند تا زمانی که متعهد به بازخرید آنها برای نمونه باشند ، یادداشت هایی صادر کنند.
مبنای خاص سیستم در سراسر کشورها متفاوت است. در بعضی جاها نقره ای بود ، در برخی دیگر طلا ، در برخی دیگر هر دو. با پیشرفت قرن نوزدهم ، تعداد فزاینده ای از کشورها به عنوان استاندارد پولی یکنواخت به سمت طلا گرایش پیدا کردند ، اتخاذ اولیه انگلیس از استاندارد طلا که یک نقطه کانونی را فراهم می کند.
مطمئناً ، تبدیل خاص هرگز جهانی یا بی قید و شرط نبود. صدور بانکها ممکن است به طور پیش فرض بر تعهد بازخرید یادداشت های خود باشد. نارضایتی از عملکرد به اصطلاح بانکداری آزاد در ایالات متحده با محوریت این مشکل بدنام. قابل تبدیل پول صادر شده توسط دولت ممکن است در زمان جنگ و در پاسخ به بحران های مالی و سایر موارد اضطراری به حالت تعلیق درآید. اگرچه دولت ها به طور کلی پس از گذشت اضطراری ، به دنبال از سرگیری قابل تبدیل با نرخ قبلی بودند ، اما برخی از تعلیق ها با تورم های دیدنی همراه بودند که از سرگیری را غیرممکن می کردند.
نوآوری های اخیر
این قبلی احتمالاً به همان اندازه نزدیک است که می توان به خلاصه کردن دو و نیم هزاره تاریخ پولی در چند پاراگراف کوتاه رسید. قرن بیستم پس از آن دو تحول پولی ، یک نهادی ، و دیگر تکنولوژیکی مشاهده کرد. از نظر نهادی ، این سیستم بر اساس یک لنگر خارجی ، یعنی یک قیمت ثابت ارز داخلی طلا ، به یکی از شهرت مباشر خود یعنی بانک مرکزی منتقل شد. به بانکهای مرکزی دستور داده شد تا قیمت و ثبات مالی را حفظ کنند - و به طور فزاینده استقلال لازم برای پیگیری آنها. آنها با موفقیت خود در دستیابی به اهداف اجباری خود قضاوت شدند.
در بعضی از کشورها ، مانند سوئد ، پول نقد عملاً ناپدید شده است.
از نظر فناوری ، اواسط قرن بیستم ظهور کارتهای اعتباری ، ابتدا کارت Diners Club در سال 1950 (که در ابتدا توسط 28 رستوران پذیرفته شد) و سپس اولین کارت استفاده عمومی در سال 1951 (صادر شده توسط بانک ملی فرانکلین) بود. این چک های بانکی را به عنوان وسیله پرداخت و در نهایت ، اضافه برداشت بانکی به عنوان منبع اعتبار. کارتهای بدهی ، که بودجه را مستقیماً از حساب های بانکی کسر می کنند ، در دهه 1970 در کنار آن ظاهر شدند.
اخیراً با رشد اینترنت و اتصال 3G (که حداقل استاندارد برای پیوند دادن تلفن های همراه به اینترنت است) ، مصرف کنندگان پرداخت های آنلاین و تلفن همراه را پذیرفته اند. در نتیجه ، بانک ها به عنوان ارائه دهنده خدمات پرداخت به طور فزاینده ای در رقابت هستند - و در برخی موارد با برنامه های پرداخت دیجیتال غیر بانکی و برنامه های کیف پول که توسط شرکت های پلتفرم و راه های ارتباطات مانند Apple Pay ، Google Pay و Amazon Pay در ایالات متحده اداره می شوند ، در حال رقابت هستند. M-Pesa در آفریقا و آسیا و WeChat Pay و Alipay در چین.
گفته می شود Covid-19 به طور گسترده ای تأثیر تسریع در روند مداوم را داشته است. در این زمینه ، این روند به دور از استفاده از پول نقد و برداشت در شعبه های بانکی و دستگاه های خودکار گوینده ، به نفع پرداخت صورتحساب به صورت آنلاین و پرداخت الکترونیکی ، تسریع شد. به عنوان مثال ، در بعضی از کشورها ، سوئد عملاً ناپدید شده است.
چه ارزهای دیجیتالی فاقد آن هستند
ممکن است تصور شود که این انتقال در را برای استفاده گسترده از ارزهای رمزپایه ، استابلوک ها و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی باز می کند ، زیرا افراد در حال حاضر از انواع جایگزین های دیجیتالی نزدیک برای پول نقد استفاده می کنند. با این حال ، نگاه دقیق تر نشان می دهد که چشم انداز این اشکال پول دیجیتال کاملاً واضح نیست.
بدیهی است که ارزهای ساده وانیلا فاقد ویژگی های اساسی پول هستند ، یعنی تهیه یک فروشگاه پایدار از ارزش ، واحد حساب پذیرفته شده و وسایل مناسب پرداخت. ارزش بیت کوین ، برای مثال اصلی ، هر چیزی که برای هر کسی که از فراز و نشیب های خود پیروی کرده است آشکار خواهد بود. این نوسانات آن را به عنوان یک واحد حساب که در آن می تواند کالاهای تجاری و دستمزدها را تعیین کند ، غیر جذاب می کند. این برای پرداخت ها ناخوشایند است و کاربر را ملزم به داشتن درجه ای از پیچیدگی تکنولوژیکی ، یک کیف پول دیجیتالی ایمن ، یک رمز عبور قابل اعتماد و به ویژه یک طرف مقابل است که آماده پذیرش آن است. اعتبارسنجی معاملات از طریق به اصطلاح اثبات کار ، که در آن کاربران دفترچه توزیع شده مشکلات ریاضی خودسرانه را حل می کنند ، در مصرف انرژی و منابع محاسباتی بسیار فشرده است.
قهرمانان بیت کوین استدلال می کنند که بر خلاف طلا ، شایسته جایگاهی در اوراق بهادار سرمایه گذاری است ، زیرا بازده آن با سایر کلاسهای دارایی مرتبط نیست.(هرچه همبستگی پایین تر باشد ، مزایای تنوع سرمایه گذاری بیشتر می شود.) اما این با گفتن اینکه از آن به عنوان پول استفاده می شود ، متفاوت است. بازده سرمایه گذاری در طلا نیز به همین ترتیب با بازده سایر سرمایه گذاری ها ارتباط ندارد. این باعث نمی شود طلا برای استفاده در معاملات آسان یا جذاب باشد. درست همانطور که سکه های طلا دیگر در پرداخت ها نقش نتیجه ای ندارند ، در مورد بیت کوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده از آن نیز صادق است. به نظر می رسد بیت کوین بیشتر از یک پول بسیار مورد استفاده است.
Stablecoins دارای فروشگاه پایدار ارزش و واحد حساب های حساب است که فاقد ارزهای ساده وانیلا است ، زیرا قرار است یک دلار از تتر یا دییم همیشه ارزش یک دلار داشته باشد. اما آنچه در اصل صادق است ممکن است در عمل نیز صادق نباشد. stablecoin فقط به اندازه وثیقه ایستاده در پشت آن پایدار است. اگر یک صادرکننده برای هر سکه دلاری که در آن وجود دارد ، یک دلار از پول نقد ایالات متحده را در اختیار دارد ، در این صورت نباید در مورد توانایی آن در بازپرداخت آن Stablecoin در صورت تقاضا ، سوالی وجود داشته باشد. اما برای جمع آوری یک دلار سرمایه از سرمایه گذاران به منظور صدور ارزش یک دلار از Stablecoin گران ، سودآور و در نتیجه غیر قابل استفاده است.
این باعث ایجاد وسوسه برای برش گوشه ها از یکی از دو روش می شود. صادرکننده Stablecoin می تواند تصمیم بگیرد وثیقه را برابر با تنها بخشی از ارزش سکه هایی که در آن وجود دارد ، نگه دارد. این اول نخواهد بود. بانک های ذخیره کسری سرمایه و ذخایر برابر با تنها بخشی از وام های آنها را دارند. آنها منابع اضافی را برای تأمین بودجه وام خود از سپرده گذاران یا در بازار عمده فروشی بین بانکی جمع می کنند. به همین ترتیب ، بانکهای مرکزی که دارای گیره های ارزی هستند ، چه طبق استاندارد طلای کلاسیک و چه امروز ، به طور کلی ذخایر طلا و ارزی را تنها با تنها بخشی از انتشار ارز خود نگه داشته اند.
نکته ای که این مثالها با هم مشترک هستند شکنندگی آنهاست. اگر شک و تردید به هر دلیلی در مورد پایداری یک میخ ارز بوجود بیاید ، سرمایه گذاران آن واحد را به عنوان راهی برای جلوگیری از ضرر رها می کنند. در هر صورت این بانک مرکزی ذخایر خود را به وجود می آورد و آن را وادار به رها کردن PEG می کند ، یا بانک مرکزی به منظور حفظ حداقل بخشی از ذخایر خود ، PEG را به صورت مقدماتی رها می کند. به طور مشابه ، اگر شک در مورد پرداخت بدهی یک بانک ذخیره کسری ایجاد شود ، سپرده گذاران برای برداشت وجوه خود قبل از لخت کمد و تبدیل شدن سپرده ها به ارز عجله می کنند.
برای جلوگیری از عواقب بی ثبات کننده این مشکل بانکی ، دولت ها امروزه سپرده های خرده فروشی را تا یک سقف مشخص بیمه می کنند ، و بانک های مرکزی به عنوان وام دهنده آخرین راه حل کمک به مؤسسات مالی کمک شده عمل می کنند. در عوض ، آنها به بانک های واجد شرایط برای کمک به پیروی از مقررات طراحی شده برای محدود کردن بروز چنین مشکلاتی نیاز دارند. احتمالاً ، صادرکنندگان Stablecoin ، برای دریافت حمایت مشابه ، ملزم به درخواست منشورهای بانکی یا معادل آنها هستند. از نقطه نظر سیستم پولی ، این چیز جدیدی در زیر خورشید نخواهد بود.
stablecoins به عنوان صندوق های بازار پول
دومین راه برای قطع گوشه ها ، نگه داشتن بخشی از وثیقه پشتی استابلوین نه به صورت نقدی ، بلکه در دارایی های سودمند ، مانند صورتحساب خزانه داری ایالات متحده یا اوراق بهادار خصوصی با کیفیت بالا است که به عنوان کاغذ تجاری شناخته می شوند. در این حالت ، صادرکننده Stablecoin مانند نوعی صندوق متقابل بازار پول فعالیت می کند.
صندوق های متقابل بازار پول خریدهای سهم مشتریان خود را جمع می کنند. آنها از درآمد حاصل از خرید صورتحساب خزانه داری و مقاله تجاری استفاده می کنند و در مورد گسترش بهره به دست آمده در این سرمایه گذاری ها و این به مشتریان خود پرداخت می کنند. آنها مانند یک صادرکننده Stablecoin ، به مشتریان خود قول می دهند که سهام را می توان در PAR بازخرید کرد - این سهم خریداری شده برای یک دلار می تواند برای یک دلار بازخرید شود. آنها با فروش مقادیر مربوط به اوراق بهادار مایع ، بودجه را برای تأمین مالی بازپرداخت دریافت می کنند.
مشکل این مدل تجاری در بحران مالی جهانی سال 2008 مشهود شد ، هنگامی که به طور معمول سرمایه گذاری های مایع به طور ناگهانی غیرقانونی شد. اگر همه بخواهند کاغذ تجاری را بفروشند و هیچ کس نمی خواهد خریداری کند ، یا اگر کاغذ تجاری فقط با ضرر قابل توجهی فروخته شود ، این صندوق منابع لازم را برای خوب بودن وعده خود برای بازپرداخت سهام در PAR ندارد. به جای پرداخت صد سنت به دلار ، سهامداران آن را ملزم می کند که کمتر بپذیرند ، زیرا صندوق اصلی ذخیره ، یکی از قدیمی ترین و بزرگترین صندوق های بازار پول ، در سال 2008 انجام داد. دلایل ، به عنوان "شکستن باک".
در این مورد ، دولت آمریكا برای حمایت از صنعت صندوق بازار پول مداخله كرد. این شرکت به طور موقت از منابع مالی ارائه شده عمومی ، کاهش وحشت ، بیمه می کند و منابع اضافی را برای خرید اوراق بهادار از صندوق های پول در اختیار بانک های تجاری قرار می دهد. اما تمایلی به منظم کردن این شیوه ها به این دلیل وجود داشت که احتمالاً آنها باعث تشویق ریسک اضافی توسط مدیران صندوق می شوند. درعوض ، کمیسیون اوراق بهادار و بورس ایالات متحده قوانینی را که نیاز به وجوه برای ارسال ارزش دارایی خالص شناور به جای حفظ قیمت 1 دلار ، به عنوان یادآوری سرمایه گذاران مبنی بر اینکه صندوق های بازار پول عاری از ریسک نیستند ، وضع کرد. همچنین به بودجه اجازه می دهد تا دروازه های رستگاری را ایجاد کنند ، که در آن می توانند برداشت ها را محدود کرده و هزینه های موقت را تا 2 درصد شارژ کنند.
به طور آشکار ، آخرین تصویر سفید Diem به طور مشابه دروازه های رستگاری و محدودیت های تبدیل را برای محافظت از stablecoin در برابر اجرا پیش بینی می کند. اما یک Stablecoin که کاملاً پایدار نیست و نمی توان آن را برای دلار در تقاضا در مبالغ نامحدود بازپرداخت کرد ، جایگزین جذاب برای فدرال رزرو پول نخواهد بود ، به همان روشی که سهم در صندوق متقابل بازار پول ناقص استجایگزین پول نقد.
از دست دادن کنترل
تنها گزینه های مناسب برای پول صادر شده از بانک مرکزی موجود ، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی هستند. تقریباً هر بانک مرکزی این سیاره در نظر دارد صدور احتمالی خود را در نظر بگیرد. سنجش چشم انداز نیاز به درک انگیزه های آنها دارد.
اولین انگیزه بالقوه برای صدور CBDC جلوگیری از از دست دادن کنترل سیستم پرداخت است. در ایالات متحده ، افراد و مشاغل با استفاده از سیستم ارتباطات و تسویه حساب معروف به FedWire ، که به طور مشترک متعلق به 12 بانک مرکزی فدرال رزرو ایالات متحده است ، پرداخت می کنند. حدود 6000 بانک آمریکایی "حساب های اصلی" را با فدرال رزرو حفظ می کنند و به آنها امکان می دهد انتقال پول را با استفاده از FedWire انجام دهند. شخص یا مشاغل پرداخت وجوه ابتدا به بانک خود دستور می دهد تا وجوه را به حساب گیرنده در بانک دریافت کننده منتقل کند. با دریافت دستورالعمل (یا "سیم") ، FedWire به حساب های اصلی مربوطه بدهد و اعتبار می دهد و انتقال بلافاصله نهایی می شود. فدرال رزرو تضمین می کند که سیستم پرداخت به طور هموار عمل می کند ، و این باعث می شود فعالیت اقتصادی باعث افزایش زوزه کشیدن شود. علاوه بر این ، بانک مرکزی از طریق اقتصاد منبع اطلاعاتی در مورد جریان مالی دارد.
ارزهای رمزپایه فاقد ویژگی های اساسی پول هستند.
نگرانی این است که افراد و مشاغل دیگر در صورت وجود یک استابلوین گسترده پذیرفته شده که می تواند با کسری از هزینه قابل انتقال باشد ، دیگر 30 دلار یا 40 دلار برای ارسال انتقال سیم پرداخت نمی کنند. فدرال رزرو دلیلی خواهد داشت که نگران امنیت آن سیستم خصوصی باشد. در صورت امکان خط لوله استعماری در سایبری (بزرگترین خط لوله سوخت در ایالات متحده ، که مجبور شد برای چند روز در ماه مه 2021 مجبور به تعطیل شود ، هنگامی که هکرها خواستار باج در بیت کوین بودند) ، چرا نه تتر یا دیم؟و پس از آن چه اتفاقی برای اقتصاد خواهد افتاد؟
بنابراین توسط طرفداران مختلف CBDC پیشنهاد شده است که فدرال رزرو (و سایر بانکهای مرکزی در موقعیت خود) باید واحد دیجیتالی خود را صادر کنند. بر خلاف Stablecoins برچسب خصوصی ، هیچ تردیدی در مورد اینکه آیا CBDC صادر شده با فدرال رزرو در برابر دلار پایدار خواهد ماند ، بیش از این سؤالاتی در مورد اینکه آیا سپرده دلار بانک تجاری در حساب کاربری خود در فدرال فدرال ارزش یک دلار دارد ، وجود داردواداما خطرات امنیت سایبری باقی خواهد ماند. لایه بندی CBDC در بالای سیستم پرداخت های موجود تنها در صورتی منطقی است که ساختار جدید بدون شک ایمن باشد.
علاوه بر این ، اگر کنترل سیستم پرداخت مسئله باشد ، روش های دیگری برای رفع مشکل وجود دارد. برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات با بانک مرکزی می توان به سیستم عامل های پرداخت دیجیتال نیاز داشت. این همان چیزی است که اخیراً بانک مردم چین به عنوان بخشی از سرکوب خود در Alipay و WeChat Pay ، دو سیستم پیشرو در پرداخت خصوصی چین حکم کرده است. سیستم عامل های خصوصی را می توان به شدت تنظیم کرد تا ثبات آنها را افزایش دهد ، و FedWire را می توان برای مشارکت شرکت های مالی غیر بانکی باز کرد.
اگر این نگرانی این است که بانکهایی که مشتریان خرده فروشی خود را 30 دلار یا 40 دلار در حال شارژ هستند ، مشتریان خود را به دست می آورند ، پس راه حل رقابت بیشتر است. فشار بیشتر به بانک ها برای اتخاذ فن آوری های جدید هزینه ها را کاهش می دهد.
جمع آوری امور مالی بیشتر
استدلال دوم برای تأمل در مورد CBDC ، که توسط جنت یلن ، وزیر خزانه داری ایالات متحده در میان دیگران ، مورد توجه قرار گرفته است ، به منظور تقویت شمول مالی است. وزارت خزانه داری در دریافت چک های محرک Covid-19 برای افرادی که اظهارنامه مالیاتی را ارائه نداده اند و حساب بانکی ندارند ، مشکل داشت. اگرچه نزدیک به 15 میلیون بزرگسال آمریکایی بدون بانک نیستند ، اما تقریباً همه دارای تلفن هوشمند هستند. اگر همه آنها یک کیف پول دیجیتالی را بارگیری کنند که به طور خودکار در فدرال رزرو ثبت شده است ، دولت می تواند دلارهای دیجیتالی را مستقیماً در آن واریز کند.
البته این فرض می کند که همه واجد شرایط ثبت نام کیف پول دیجیتال این کار را انجام می دهند. در عمل ، بخش قابل توجهی از نگرانی های مربوط به حفظ حریم خصوصی به عنوان دلیل عدم داشتن حساب بانکی. و حتی اگر شمول مالی بیشتر یک هدف تحسین برانگیز باشد ، هنوز هم باید در برابر خطرات سایبری بالقوه یک CBDC متعادل شود.
شمول مالی ممکن است در ایالات متحده مشکلی باشد ، اما در کشورهای در حال توسعه حتی فراگیر تر است ، جایی که بسیاری از افراد فاقد دسترسی به شعبه بانکی یا محل کار برای باز کردن یک حساب هستند. با این حال ، سیستم های پرداخت خصوصی مانند M-PESA در حال حاضر مسیری طولانی را برای حل این مشکل طی کرده اند. هنگامی که معاملات از طریق تلفن همراه و ماهواره می توان انجام داد ، دوری دیگر مسئله ای نیست. حداقل تعادل و الزامات مستندات چنین سیستمهایی بسیار متوسط است. M-Pesa ممکن است هزینه های قابل توجهی را پرداخت کند ، اما این موارد قابل تنظیم است. همچنین مشخص نیست که بانک مرکزی کنیا می تواند چنین سیستمی را با هزینه کمتری اداره کند.
خدمات انتقال پول مبتنی بر تلفن همراه اکنون در حال ارائه خدمات مالی دیگر مانند وام های خرد است. آنها از اطلاعاتی که از پرداخت ها برای ارزیابی اعتبار مشتریان خود استفاده می شود ، استفاده می کنند و به آنها این امکان را می دهد تا وام های خود را به طور موثر قیمت گذاری کنند. این نوع وام دهی به افراد یک تجارت مناسب برای یک بانک مرکزی نیست. بنابراین ، می توان ادعا کرد که در صورتی که پرداخت های دیجیتالی خرده فروشی توسط یک ارائه دهنده خصوصی برگزار شود ، دسترسی به خدمات مالی برتر خواهد بود. و اگر نگرانی های محافظت از مصرف کننده وجود داشته باشد ، این موارد به بهترین وجه توسط تنظیم کننده مالی مناسب و مرجع رقابت مورد بررسی قرار می گیرد.
Dethroning the Dollar
کشورهایی مانند چین صدور CBDC را راهی برای تقویت جاذبه های بین المللی ارزهای خود و کاهش تسلط دلار می دانند. از اواسط سال 2021 ، 40 درصد از پرداختهای مرزی کاملاً پاک شده توسط انجمن ارتباطات مالی بین بانکی در سراسر جهان (سوئیفت ، معادل بین المللی فدراسیون ، که متعلق به موسسات مالی عضو آن است) نقل و انتقالات دلار بود. این درحالی است که ایالات متحده فقط یک هفتم از تولید ناخالص داخلی جهانی را در خرید برابری قدرت یا شرایط تنظیم شده با قیمت حساب می کند. در مقابل ، نقل و انتقالات ارز چین ، Renminbi ، کمتر از 2 درصد از پرداخت های مرزی را به خود اختصاص داده است.
تسلط دلار از زمان والری گیسکارد-دستایینگ ، به عنوان وزیر دارایی فرانسه ، این مسئله را در دهه 1960 مطرح کرد. تلاش های اخیر ایالات متحده برای اسلحه سازی دلار ، این مشکل را برجسته کرده است. در سال 2018 ، وزارت خزانه داری اقدامات قانونی را برای جلوگیری از دسترسی Rusal ، یک شرکت آلومینیوم روسیه ، به سیستم مالی مبتنی بر دلار ، ویران این شرکت اتخاذ کرد. در سال 2012 ، بانک مرکزی ایران از Swift در اصرار ایالات متحده جدا شد و در سال 2020 وزارت خزانه داری دارایی های ایالات متحده 18 بانک ایران را به عنوان بخشی از تلاش تحریم های خود یخ زد ، و بانک های آمریکایی را از برخورد با آنها و تهدید به تحریم های ثانویه علیه بانک های سوم منع کرد. کشورهایی که این کار را کردند. هزینه های ایران قابل توجه بود.
کشورهایی مانند چین نگران این هستند که ممکن است بعدی باشند و تجارت آنها با کشورهای سوم ، که انتظار دارند دلار جمع آوری کنند ، مختل می شوند. راه حل مربوطه تشویق کشورهای سوم برای پذیرش Renminbi در پرداخت است. صدور CBDC چینی در نظر گرفته شده است تا این گزینه راحت تر و جذاب تر شود.
سوال این است که آیا این کار خواهد کرد یا خیر. درک این پاسخ مستلزم کشف منابع همه گیر دلار است. اول ، بازار صندوق های دلار بزرگ و مایع است. با برخی اقدامات ، بازار اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده بزرگترین بازار دارایی در جهان است. این نقدینگی به این معنی است که افراد و مشاغل پذیرش پرداخت دلار می توانند دلار خود را بفروشند اما فوری بدون حرکت قیمت بازار. به همین دلیل آنها تصمیم به معامله در ارز می گیرند. در عوض ، بازارهای مالی چین هنوز توسط کنترل سرمایه حلقه می شوند و هم نقدینگی آنها و هم دسترسی خارجی ها را محدود می کنند.
علاوه بر این ، دلار دارای یک پایگاه بزرگ موجود در کاربران است. افراد و بنگاهها دلار را نگه می دارند و از آنها استفاده می کنند زیرا افرادی که با آنها تجارت می کنند به طور مشابه دلار را نگه می دارند و از آنها استفاده می کنند. هیچ مکانیسم ساده ای برای هماهنگی تغییر همزمان آنها به یک ارز متفاوت وجود ندارد.
نقل و انتقالات بین المللی پول بسیار گران قیمت است ، زیرا آنها نیاز به پرداخت هزینه به دو بانک ، در کشورهای فرستنده و دریافت کننده و واسطه سوئیفت دارند. بنابراین جایگزینی CBDC ممکن است این هزینه را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. و اولین بانک مرکزی بزرگ کشور که یک ارز دیجیتال صادر می کند ، در این مسابقه شروع می کند.
اما آیا یک CBDC چینی واقعاً یک جایگزین جذاب برای دلار و سریع است؟هنوز مشخص نیست که بانک مردم چین (PBOC) به افراد غیرمجاز اجازه می دهد تا نشانه های Renminbi یا حساب های خرده فروشی را در بانک مرکزی نگه دارند ، یا CBDC را آزادانه بخرند و بفروشند. انجام این کار باعث تضعیف عملکرد کنترل سرمایه آن می شود. همچنین مشخص نیست که افراد غیر متخصص با توجه به نگرانی های مربوط به حریم خصوصی ، این کار را راحت می کنند. PBOC گفته است که فقط اطلاعات محدودی در مورد معاملات با استفاده از CBDC خود را ردیابی می کند. اما گرفتن این امر مستلزم آن است که اعتقاد بر این باشد-و هیچ کس مشکوک به وجود یک درب پشتی دیجیتال نیست.
از طرف دیگر ، بانک های مرکزی می توانند ارزهای دیجیتالی خود را با یکدیگر ارتباط برقرار کنند ، به طوری که آنها با یکدیگر تعامل و تبادل نظر می کنند. با انجام این کار می تواند به آنها اجازه دهد در یک سکوی دیجیتال یا خانه ترخیص کالا و این رد و بدل شوند. امکان سنجی چنین تمهیداتی توسط ، در میان دیگران ، بانک نوآوری بین المللی تسویه حساب ، به طور مشترک توسط BIS ، مقامات پولی هنگ کنگ و بانک تایلند (با مشارکت سایر بانکهای مرکزی) انجام می شود. اما ، علیرغم مطالعات ، ایجاد واقعی شبکه ای از CBDC های قابل تعامل که قادر به جابجایی دلار هستند به عنوان ارز پیشرو بین المللی به نظر می رسد.
در همین حال ، بخش خصوصی به طور فعال هزینه پرداخت های بین المللی را کاهش می دهد. ریپل ، یک شرکت مستقر در کالیفرنیا ، از فناوری مبتنی بر blockchain برای تسهیل نقل و انتقالات مالی مرزی توسط مشتریان بانک خود استفاده می کند. شرکت های Fintech مانند Payoneer و Ebury سیستم عامل های آنلاین را برای تکمیل پرداخت های تجاری به تجارت به تجارت با بخشی از هزینه سنتی خود توسعه داده اند. Western Union در حال همکاری با Fintech Linxo فرانسوی است تا همین کار را برای حواله ها انجام دهد.
حتی Swift در حال به روزرسانی پلتفرم خود ، با استفاده از فناوری دیجیتال برای ارائه پیش اعتبار داده های ضروری ، تشخیص کلاهبرداری ، تجزیه و تحلیل داده ها و ردیابی معاملات به طور سنتی توسط هر موسسه مالی به صورت جداگانه است. از بین بردن افزونگی احتمال کاهش قابل توجه هزینه های معاملات مرزی را به همراه دارد. باز هم ، مشخص نیست که بانکهای مرکزی چه کاری می توانند در این فضا انجام دهند که مؤسسات مالی خصوصی نمی توانند.
در جستجوی یک مشکل
از نظر همه ، بخش مالی در حال حاضر در یکی از آن دوره های تغییر فوق العاده سریع است که تاریخ را سوراخ می کند. ما شاهد اتخاذ محاسبات ابری برای ذخیره و پردازش داده های مالی ، هوش مصنوعی و الگوریتم های یادگیری ماشین برای تجزیه و تحلیل آن و blockchain برای تأمین امنیت آن هستیم. آینده مطمئناً حرکت اضافی را در این جهات مشاهده خواهد کرد.
اما مشخص نیست که آیا ارزهای دیجیتال بخشی از آن آینده خواهند بود یا خیر. ارزهای ساده وانیلا مانند بیت کوین فاقد ویژگی های اساسی پول هستند و احتمالاً بیش از محصولات سرمایه گذاری طاقچه باقی نمی مانند. Stablecoins بیشتر از ویژگی های پول برخوردار است اما برای کار کردن گران است. آنها محدودیت معاملات شکننده و غایب هستند که باعث کاهش "پول" آنها می شود.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی آشکارا قابل استفاده هستند ، اما آنها یک راه حل در جستجوی یک مشکل هستند. به عبارت دیگر مشخص نیست که چه مشکلات اقتصادی و اجتماعی می توانند حل کنند که توسط نهادهای مناسب تنظیم شده قابل حل نیز قابل حل نیست.
تاریخ شاهد بسیاری از مدارهای مالی و مد بوده است. ارزهای دیجیتال ، به طور کلی متمایز از فناوری دیجیتال و انقلاب دیجیتال ، ممکن است کمی بیشتر از دیگری باشد.