جولیا کاگان بیش از 25 سال در مورد امور مالی شخصی و برای سرمایه گذاری از سال 2014 نوشت. ویراستار سابق گزارش های مصرف کننده ، وی متخصص اعتبار و بدهی ، برنامه ریزی بازنشستگی ، مالکیت خانه ، مسائل مربوط به اشتغال و بیمه است. او فارغ التحصیل کالج براین ماور (A. B. ، تاریخ) است و دارای MFA در غیر داستانی خلاق از کالج Bennington است.
مایکل بویل یک متخصص مالی باتجربه است و بیش از 10 سال با برنامه ریزی مالی ، مشتقات ، سهام ، درآمد ثابت ، مدیریت پروژه و تجزیه و تحلیل کار می کند.
پیت راتبورن یک نویسنده مستقل ، ویرایشگر کپی و حقایق با تخصص در اقتصاد و امور مالی شخصی است. وی بیش از 25 سال را در زمینه آموزش متوسطه گذرانده است ، از جمله موارد دیگر ، ضرورت سواد مالی و امور مالی شخصی برای جوانان هنگام شروع زندگی استقلال.
ژول گارسیا / سرمایه گذاری
وفاداری چیست؟
یک وفاداری یک شخص یا سازمانی است که به نمایندگی از شخص یا اشخاص دیگر عمل می کند و منافع مشتری خود را پیش از خودشان قرار می دهد و وظیفه دارد حسن نیت و اعتماد را حفظ کند. بدین ترتیب بودن به عنوان یک وفاداری مستلزم آن است که هم از نظر قانونی و هم از نظر اخلاقی به منافع دیگران عمل کند.
یک وفاداری ممکن است مسئول رفاه عمومی دیگری باشد (به عنوان مثال ، سرپرست قانونی کودک) ، اما این کار اغلب شامل امور مالی است-به عنوان مثال ، مدیریت دارایی های شخص دیگری یا گروهی. مدیران پول ، مشاوران مالی ، بانکداران ، نمایندگان بیمه ، حسابداران ، مجریان ، اعضای هیئت مدیره و افسران شرکت ها همه مسئولیت وفاداری دارند.
غذای اصلی
- یک وفاداری به طور قانونی موظف است بهترین منافع مشتری خود را پیش از خود قرار دهد.
- وظایف وفاداری در طیف وسیعی از روابط تجاری ، از جمله یک متولی و ذینفع ، اعضای هیئت مدیره شرکت ها و سهامداران و مجریان و میراثان ظاهر می شود.
- یک سرمایه گذاری سرمایه گذاری هر کسی است که مسئولیت قانونی برای مدیریت پول شخص دیگری دارد ، مانند عضو کمیته سرمایه گذاری یک موسسه خیریه.
- مشاوران سرمایه گذاری ثبت شده و نمایندگان بیمه وظیفه وفاداری به مشتریان دارند.
- دلالان دلال فقط باید استاندارد مناسب بودن را رعایت کنند ، که نیازی به قرار دادن منافع مشتری در پیش روی خود ندارد.
چگونه قانون وفاداری می تواند شما را تحت تأثیر قرار دهد
درک وفاداران
مسئولیت ها و وظایف یک وفاداری هم اخلاقی و هم قانونی است. هنگامی که یک طرف آگاهانه وظیفه وفاداری را به نمایندگی از طرف دیگر می پذیرد ، از آنها خواسته می شود به نفع اصلی عمل کنند (یعنی مشتری یا طرفی که دارایی های آنها را مدیریت می کند). این همان چیزی است که به عنوان "استاندارد مراقبت از شخص محتاط" شناخته می شود ، استانداردی که در ابتدا از حکم دادگاه 1830 ناشی می شود.
این تدوین قانون محتاطانه شخص مستلزم آن بود که شخصی که به عنوان وفاداری عمل می کند ، قبل از هر چیز با نیاز ذینفعان در ذهن عمل کند. باید مراقبت های جدی انجام شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ تضاد منافع بین وفاداری و اصلی آنها ایجاد نمی شود.
در بسیاری از موارد ، هیچ سودی از رابطه حاصل نمی شود ، مگر اینکه رضایت صریح با شروع رابطه اعطا شود. به عنوان نمونه ، در انگلستان ، معتقد نیست که طبق حكم دادگاه عالی انگلیسی ، كچ در مقابل سندفورد (1726) از موضع خود سود می برد. اگر اصلی رضایت را ارائه دهد ، پسوند می تواند هر فایده ای را که دریافت کرده است حفظ کند. این مزایا می تواند پولی باشد یا به طور گسترده تر به عنوان "فرصت" تعریف شود.
وظایف وفاداری در طیف گسترده ای از روابط مشترک تجاری ، از جمله:
- معتمد و ذینفع (رایج ترین نوع)
- اعضای هیئت مدیره شرکت و سهامداران
- مجریان و میراثان
- نگهبانان و بخش ها
- مروج و مشترکین سهام
- وکلا و مشتری ها
- شرکت های سرمایه گذاری و سرمایه گذاران
- شرکت های بیمه/نمایندگان و دارندگان
سهل انگاری وفاداری نوعی سوءاستفاده حرفه ای است که شخص نتواند به تعهدات و مسئولیت های وفاداری خود احترام بگذارد.
رابطه وفاداری بین معتمد و ذینفع
ترتیبات املاک و امانت های اجرا شده هم متولی و هم یک ذینفع را شامل می شود. فردی که به عنوان متولی اعتماد یا املاک نامگذاری شده است ، وفاداری است و ذینفع اصلی است. تحت یک وظیفه معتمد/ذینفع ، وفاداری مالکیت قانونی املاک یا دارایی ها را دارد و قدرت لازم برای رسیدگی به دارایی های نگهداری شده به نام اعتماد را در اختیار دارد. در قانون املاک ، متولی نیز ممکن است به عنوان مجری املاک شناخته شود.
توجه داشته باشید که متولی باید تصمیماتی را اتخاذ کند که به نفع ذینفع باشد ، زیرا دومی عنوان عادلانه ای را برای ملک دارد. رابطه معتمد/ذینفع جنبه مهمی از برنامه ریزی جامع املاک است و باید مراقبت ویژه ای انجام شود تا مشخص شود چه کسی به عنوان متولی تعیین شده است.
سیاستمداران غالباً برای جلوگیری از رسوایی های درگیری واقعی یا درک شده ، اعتماد نابینایان را ایجاد می کنند. اعتماد نابینا رابطه ای است که در آن یک متولی مسئول تمام سرمایه گذاری های سرمایه گذار (دارایی) یک ذینفع است بدون اینکه ذینفع بداند که چگونه سرمایه گذاری این شرکت را می داند. حتی در حالی که ذینفع هیچ دانش ندارد ، متولی وظیفه وفاداری دارد که طبق استاندارد رفتار محتاطانه شخصیتی را سرمایه گذاری کند.
رابطه وفاداری بین اعضای هیئت مدیره و سهامداران
یک وظیفه وفاداری مشابه می تواند توسط مدیران شرکت ها انجام شود ، زیرا در صورت حضور در هیئت مدیره یک شرکت ، یا معتمدان سپرده گذار در صورت خدمت به عنوان مدیر یک بانک ، می توانند برای سهامداران در نظر گرفته شوند. وظایف خاص شامل موارد زیر است:
وظیفه مراقبت
وظیفه مراقبت در مورد شیوه تصمیم گیری هیئت مدیره که بر آینده تجارت تأثیر می گذارد ، اعمال می شود. هیئت مدیره وظیفه دارد تمام تصمیمات ممکن و چگونگی تأثیرگذاری بر تجارت را به طور کامل بررسی کند. به عنوان مثال ، اگر هیئت مدیره برای انتخاب یک مدیر ارشد اجرایی جدید (مدیرعامل) رای دهد ، تصمیم نباید صرفاً براساس دانش یا نظر هیئت مدیره در مورد یک نامزد احتمالی اتخاذ شود. این وظیفه هیئت مدیره است که کلیه متقاضیان قابل دوام را بررسی کند تا اطمینان حاصل شود که بهترین شخص برای کار انتخاب شده است.
وظیفه عمل با حسن نیت
حتی پس از بررسی منطقی همه گزینه های قبل از آن ، هیئت مدیره مسئولیت انتخاب گزینه ای را دارد که معتقد است به بهترین وجه به منافع تجارت و سهامداران آن خدمت می کند.
وظیفه وفاداری
وظیفه وفاداری به این معنی است که هیئت مدیره موظف است هیچ دلیل، منافع یا وابستگی دیگری را بالاتر از وفاداری خود به شرکت و سرمایه گذاران شرکت قرار ندهد. اعضای هیئت مدیره باید از معاملات شخصی یا حرفه ای که ممکن است منافع شخصی خود یا شخص یا کسب و کار دیگری را بالاتر از منافع شرکت قرار دهد، خودداری کنند.
در صورتی که مشخص شود یکی از اعضای هیئت مدیره از وظایف امانتداری خود تخطی کرده است، می تواند توسط خود شرکت یا سهامداران آن در دادگاه مسئول شناخته شود.
برخلاف تصور رایج، هیچ الزام قانونی وجود ندارد که یک شرکت ملزم به حداکثر رساندن بازده سهامداران باشد.
نمونه های بیشتری از امانتداران
رابطه امانتداری بین مجری و وصی
فعالیت های امانت داری همچنین می تواند برای معاملات خاص یا یکباره اعمال شود. به عنوان مثال، امانت داری برای انتقال حقوق مالکیت در یک بیع استفاده می شود که امانتدار باید از طرف مالک ملک به عنوان مجری بیع عمل کند. امانت داری زمانی مفید است که مالک ملک بخواهد بفروشد اما به دلیل بیماری، عدم صلاحیت یا شرایط دیگر قادر به رسیدگی به امور خود نیست و نیاز به کسی دارد که به جای او عمل کند.
امانت دار طبق قانون موظف است وضعیت واقعی ملک در حال فروش را به خریدار احتمالی فاش کند و آنها نمی توانند از فروش سود مالی دریافت کنند. امانت داری همچنین زمانی مفید است که مالک ملک فوت کرده باشد و دارایی وی بخشی از دارایی باشد که نیاز به نظارت یا مدیریت دارد.
رابطه امانتداری بین نگهبان و سرپرست
تحت یک رابطه قیم/بند، قیمومیت قانونی یک صغیر به یک بزرگسال منصوب منتقل می شود. به عنوان امانتدار، سرپرست موظف است اطمینان حاصل کند که کودک یا بند صغیر از مراقبت مناسب برخوردار است، که می تواند شامل تصمیم گیری در مورد محل تحصیل کودک خردسال، مراقبت های پزشکی مناسب، تنبیه آنها به شیوه ای معقول و این باشد که روزانه آنها را انتخاب کند. رفاه دست نخورده باقی می ماند
زمانی که قیم طبیعی کودک خردسال دیگر قادر به مراقبت از کودک نباشد، توسط دادگاه ایالتی سرپرست تعیین می شود. در اکثر ایالت ها، رابطه قیم/بنده تا زمانی که کودک خردسال به سن بلوغ برسد، دست نخورده باقی می ماند.
رابطه امانتداری بین وکیل و موکل
رابطه امانتداری وکیل/موکل مسلماً یکی از شدیدترین آنهاست. دیوان عالی ایالات متحده بیان می کند که بالاترین سطح اعتماد و اطمینان باید بین یک وکیل و یک موکل وجود داشته باشد - و یک وکیل، به عنوان امانتدار، باید با انصاف، وفاداری، و وفاداری کامل در هر نمایندگی و برخورد با موکلان عمل کند..
وکلا در قبال نقض وظایف امانتداری خود توسط موکل مسئول شناخته می شوند و در صورت وقوع تخلف در مقابل دادگاهی که موکل در آن وکالت دارد، پاسخگو هستند.
رابطه امانتداری بین رئیس و نماینده
یک مثال عمومی تر از وظیفه امانتداری در رابطه اصلی / نماینده نهفته است. هر شخص، شرکت، شرکت تضامنی، یا سازمان دولتی می تواند به عنوان یک اصل یا نماینده تا زمانی که شخص یا شرکت دارای ظرفیت قانونی برای انجام این کار باشد، عمل کند. بر اساس وظیفه اصلی/نماینده، یک نماینده به طور قانونی منصوب می شود تا از طرف اصلی بدون تضاد منافع عمل کند.
یک مثال رایج از رابطه اصیل/نماینده که متضمن وظیفه امانتی است، گروهی از سهامداران بهعنوان مدیران اصلی است که مدیریت یا افراد C-suite را برای ایفای نقش به عنوان نماینده انتخاب میکنند. به طور مشابه، سرمایه گذاران هنگام انتخاب مدیران صندوق های سرمایه گذاری به عنوان نمایندگان برای مدیریت دارایی ها، به عنوان اصلی عمل می کنند.
امانتدار سرمایه گذاری
اگرچه به نظر می رسد که یک سرمایه گذاری سرمایه گذاری یک متخصص مالی باشد (مدیر پول ، بانکدار و غیره) ، یک سرمایه گذاری سرمایه گذاری در واقع هر شخصی است که مسئولیت قانونی مدیریت پول شخص دیگری را دارد.
این بدان معناست که اگر داوطلب شوید که در کمیته سرمایه گذاری هیئت خیریه محلی یا سازمان دیگر خود بنشینید ، مسئولیت وفاداری دارید. شما در موقعیت اعتماد قرار گرفته اید و ممکن است عواقبی برای خیانت آن اعتماد به وجود بیاورد. همچنین ، استخدام یک متخصص مالی یا سرمایه گذاری ، اعضای کمیته را از تمام وظایف خود تسکین نمی دهد. آنها هنوز هم وظیفه دارند فعالیت های متخصص را انتخاب و نظارت کنند.
قانون مناسب بودن
دلالان دلال ، که غالباً توسط کمیسیون جبران می شوند ، معمولاً فقط باید تعهد مناسب را انجام دهند. این به عنوان توصیه هایی که مطابق با نیازها و ترجیحات مشتری اساسی باشد تعریف شده است. دلالان دلال توسط سازمان نظارتی صنعت مالی (FINRA) طبق استانداردهایی تنظیم می شوند که آنها را ملزم به ارائه توصیه های مناسب به مشتریان خود می کند.
به جای اینکه منافع خود را در زیر مشتری قرار دهند ، استاندارد مناسب بودن فقط جزئیاتی را نشان می دهد که دلال دلال باید به طور منطقی معتقد باشد که هرگونه توصیه ای برای مشتری از نظر نیازهای مالی مشتری ، اهداف و شرایط منحصر به فرد مناسب است. وادیک تمایز اساسی از نظر وفاداری نیز مهم است: وظیفه اصلی کارگزار برای کارفرمای آنها ، دلال دلال که برای آنها کار می کنند ، نه به مشتریان خود است.
توضیحات دیگر در مورد مناسب بودن شامل اطمینان از اینکه هزینه های معامله بیش از حد نیست و توصیه های آنها برای مشتری مناسب نیست. نمونه هایی که ممکن است مناسب بودن را نقض کند شامل معاملات بیش از حد ، خفه کردن حساب به سادگی برای تولید کمیسیون های بیشتر و تعویض دارایی های حساب برای تولید درآمد معامله برای دلال دلال است.
همچنین ، نیاز به افشای درگیری های احتمالی منافع به اندازه یک الزام برای کارگزاران نیست - یک سرمایه گذاری فقط باید مناسب باشد. لزوماً لازم نیست با اهداف و مشخصات سرمایه گذار فردی سازگار باشد.
استاندارد مناسب بودن می تواند باعث ایجاد درگیری بین یک دلال دلال و مشتری شود. بارزترین درگیری مربوط به جبران خسارت است. طبق یک استاندارد وفاداری ، یک مشاور سرمایه گذاری به شدت از خرید صندوق متقابل یا سرمایه گذاری دیگر برای مشتری ممنوع خواهد بود زیرا این کارگزار را با هزینه بالاتر یا کمیسیون از گزینه ای که برای مشتری کمتر هزینه می کند - یا سود بیشتری برای مشتری می دهدواد
تحت الزام مناسب بودن ، تا زمانی که سرمایه گذاری برای مشتری مناسب باشد ، می توان آن را برای مشتری خریداری کرد. این همچنین می تواند کارگزاران را برای فروش محصولات خود پیش از رقابت برای محصولاتی که ممکن است هزینه کمتری داشته باشند ، تحریک کنند.
مناسب بودن در مقابل استاندارد وفاداری
اگر مشاور سرمایه گذاری شما یک مشاور سرمایه گذاری ثبت شده (RIA) است ، آنها مسئولیت وفاداری را با کمیته سرمایه گذاری به اشتراک می گذارند. از طرف دیگر ، یک کارگزار ، که برای یک دلال دلال کار می کند ، ممکن است اینگونه نباشد. برخی از شرکتهای کارگزاری نمی خواهند یا اجازه دهند کارگزارانشان معتقد باشند.
مشاوران سرمایه گذاری ، که معمولاً مبتنی بر هزینه هستند ، به یک استاندارد وفاداری که به عنوان بخشی از قانون مشاوران سرمایه گذاری در سال 1940 تأسیس شده است ، می توانند توسط کمیسیون اوراق بهادار و بورس ایالات متحده (SEC) یا تنظیم کننده های اوراق بهادار دولتی تنظیم شوند. این عمل در تعریف معنای وفاداری کاملاً خاص است و وظیفه وفاداری و مراقبت را تصریح می کند ، به این معنی که مشاور باید منافع مشتری خود را بالاتر از خود قرار دهد.
به عنوان مثال ، مشاور نمی تواند قبل از خرید آنها برای مشتری ، اوراق بهادار را برای حساب خود خریداری کند و از انجام معاملات ممنوع است که ممکن است منجر به کمیسیون های بالاتر برای مشاور یا شرکت سرمایه گذاری آنها شود.
همچنین این بدان معناست که مشاور باید تمام تلاش خود را برای اطمینان از مشاوره سرمایه گذاری با استفاده از اطلاعات دقیق و کامل انجام دهد - به طور کلی ، این تجزیه و تحلیل کامل و تا حد ممکن دقیق است. اجتناب از تضاد منافع هنگام عمل به عنوان یک وفاداری مهم است و این بدان معنی است که یک مشاور باید هرگونه درگیری احتمالی را برای قرار دادن منافع مشتری در پیش از مشاور افشا کند.
علاوه بر این ، مشاور باید معاملات را طبق استاندارد "بهترین اجرای" قرار دهد ، به این معنی که آنها باید با بهترین ترکیب از هزینه کم و اجرای کارآمد ، اوراق بهادار تجارت کنند.
قانون وفاداری کوتاه مدت
در حالی که اصطلاح "مناسب بودن" استانداردی برای حسابهای معامله ای یا حساب کارگزاری بود ، قانون وفاداری وزارت کار ایالات متحده پیشنهاد کرد تا کارها را برای کارگزاران سخت تر کند. هرکسی که پول بازنشستگی تحت مدیریت داشته باشد ، که توصیه هایی را برای یک حساب بازنشستگی فردی (IRA) یا سایر حساب های بازنشستگی با مالیات انجام داده است ، به عنوان یک وفاداری که برای رعایت آن استاندارد لازم است ، به عنوان یک استاندارد مناسب که در غیر این صورت در آن بود ، در نظر گرفته می شود. اثر
قانون وفاداری یک اجرای طولانی و در عین حال نامشخص داشته است. در ابتدا در سال 2010 پیشنهاد شد ، قرار بود بین 10 آوریل 2017 و 1 ژانویه 2018 به مرحله اجرا درآید. پس از آنكه دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت مقام خود را به عهده گرفت ، به 9 ژوئن 2017 به تعویق افتاد ، از جمله دوره انتقال برای معافیت های خاصگسترش تا 1 ژانویه 2018.
پس از آن ، اجرای همه عناصر این قانون به 1 ژوئیه 2019 بازگردانده شد. پیش از این می تواند اتفاق بیفتد ، این قانون پس از تصمیم ژوئن 2018 توسط دادگاه پنجم ایالات متحده آمریکا خالی شد.
در ژوئن سال 2020 ، یک پیشنهاد جدید ، پیشنهاد 3. 0 ، توسط وزارت کار منتشر شد ، که "از سال 1975 تعریف اعتبار مشاوره سرمایه گذاری را از سال 1975 به همراه تفسیرهای جدید که باعث افزایش دسترسی آن در تنظیمات شد ، بازگرداند و معافیت جدیدی را برای آن پیشنهاد کردمشاوره سرمایه گذاری متناقض و معاملات اصلی. "
هنوز مشخص است که آیا تحت تصویب دولت رئیس جمهور بایدن تصویب خواهد شد یا خیر.
خطرات وفاداری
از احتمال متولی/نماینده ای که بهینه در بهترین منافع ذینفع عمل نمی کند ، به عنوان "خطر وفاداری" گفته می شود. این لزوماً به معنای این نیست که متولی از منابع ذینفع به نفع خود استفاده می کند. این می تواند این خطر باشد که متولی به بهترین ارزش برای ذینفع دست نرود.
به عنوان مثال ، وضعیتی که یک مدیر صندوق (نماینده) معاملات بیشتری را نسبت به سبد مشتری انجام می دهد ، منبع ریسک وفاداری است زیرا مدیر صندوق با تحمل هزینه های بالاتر از آنچه لازم است ، به آرامی سود مشتری را از بین می برد.
در مقابل، وضعیتی که در آن فرد یا نهادی که به طور قانونی برای مدیریت دارایی های طرف دیگر منصوب شده است از قدرت خود به شکلی غیراخلاقی یا غیرقانونی برای منفعت مالی یا تامین منافع شخصی خود به طریق دیگری استفاده می کند، «سوءاستفاده امانتداری» نامیده می شود." یا "کلاهبرداری امانتداری."
بیمه امانی
یک کسبوکار میتواند افرادی را که بهعنوان امانتدار یک برنامه بازنشستگی واجد شرایط عمل میکنند، مانند مدیران، افسران، کارمندان و سایر افراد متولی شرکت بیمه کند.
بیمه مسئولیت امانی برای پر کردن شکافهای موجود در پوشش سنتی ارائه شده از طریق مسئولیت مزایای کارکنان یا سیاستهای مدیر و افسر است. به دلیل سناریوهایی مانند سوءمدیریت ادعایی وجوه یا سرمایهگذاریها، اشتباهات اداری یا تأخیر در انتقال یا توزیع، تغییر یا کاهش مزایا، یا توصیههای نادرست درباره تخصیص سرمایهگذاری در طرح، زمانی که نیاز به دعوی قضایی ایجاد میشود، حمایت مالی میکند.
دستورالعمل های امانتداری سرمایه گذاری
در پاسخ به نیاز به راهنمایی برای امانتداران سرمایه گذاری، بنیاد غیرانتفاعی مطالعات امانتداری برای تعریف شیوه های سرمایه گذاری محتاطانه زیر تأسیس شد:
مرحله 1: سازماندهی
این فرآیند با آموزش افراد امانتدار در مورد قوانین و قوانینی که در موقعیت های آنها اعمال می شود آغاز می شود. هنگامی که امانتداران قوانین حاکم بر خود را شناسایی می کنند، سپس باید نقش ها و مسئولیت های همه طرف های درگیر در فرآیند را مشخص کنند. اگر از ارائه دهندگان خدمات سرمایه گذاری استفاده می شود، هر گونه قرارداد خدمات باید به صورت کتبی باشد.
مرحله 2: رسمی کردن
رسمی کردن فرآیند سرمایه گذاری با ایجاد اهداف و اهداف برنامه سرمایه گذاری آغاز می شود. امانتداران باید عواملی مانند افق سرمایه گذاری، سطح قابل قبول ریسک و بازده مورد انتظار را شناسایی کنند. با شناسایی این عوامل، امانتداران چارچوبی برای ارزیابی گزینه های سرمایه گذاری ایجاد می کنند.
پس از آن، امانتداران باید طبقات دارایی مناسب را انتخاب کنند که آنها را قادر می سازد تا از طریق روش شناسی قابل توجیه، یک سبد متنوع ایجاد کنند. اکثر امانتداران با استفاده از تئوری مدرن پرتفولیو (MPT) این کار را انجام می دهند، زیرا MPT یکی از پذیرفته شده ترین روش ها برای ایجاد پرتفوی سرمایه گذاری است که مشخصات ریسک/بازده مورد نظر را هدف قرار می دهد.
در نهایت، امانتدار باید این مراحل را با ایجاد یک بیانیه سیاست سرمایه گذاری که جزئیات لازم برای اجرای یک استراتژی سرمایه گذاری خاص را ارائه می دهد، رسمی کند. در حال حاضر امانتدار آماده است تا اجرای برنامه سرمایه گذاری را که در دو مرحله اول مشخص شده است، ادامه دهد.
مرحله 3: پیاده سازی
مرحله اجرا جایی است که سرمایهگذاریها یا مدیران سرمایهگذاری خاص برای برآوردن الزامات مشروح در بیانیه سیاست سرمایهگذاری انتخاب میشوند. برای ارزیابی سرمایهگذاریهای بالقوه باید یک فرآیند بررسی دقیق طراحی شود. فرآیند بررسی دقیق باید معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی و فیلتر کردن مجموعه گزینه های سرمایه گذاری بالقوه را شناسایی کند.
مرحله اجرا معمولاً با کمک یک مشاور یا مشاور سرمایه گذاری انجام می شود زیرا بسیاری از امانتداران فاقد مهارت یا منابع لازم برای انجام این مرحله هستند. هنگامی که از یک مشاور یا مشاور برای کمک در مرحله اجرا استفاده میشود، امانتداران و مشاوران یا مشاوران باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا اطمینان حاصل شود که در انتخاب سرمایهگذاریها یا مدیران از یک فرآیند بررسی دقیق مورد توافق استفاده میشود.
مرحله 4: نظارت
مرحله آخر می تواند وقت گیرترین و نادیده گرفته ترین بخش فرآیند باشد. اگر سه مرحله اول صحیح باشد ، برخی از افراد معتبر فوریت نظارت را حس نمی کنند. وفاداران نباید از هیچ یک از مسئولیت های خود غفلت کنند ، زیرا می توانند در هر مرحله به همان اندازه مسئول سهل انگاری باشند.
برای نظارت صحیح بر روند سرمایه گذاری ، وفاداران باید بطور دوره ای گزارش هایی را بررسی کنند که عملکرد سرمایه گذاری های آنها را در برابر شاخص مناسب و گروه همسالان معیار می کنند و تعیین می کنند که آیا اهداف بیانیه سیاست سرمایه گذاری برآورده می شود یا خیر. به سادگی نظارت بر آمار عملکرد کافی نیست.
وفاداران همچنین باید داده های کیفی مانند تغییر در ساختار سازمانی مدیران سرمایه گذاری مورد استفاده در نمونه کارها را رصد کنند. اگر تصمیم گیرندگان سرمایه گذاری در یک سازمان ترک کرده اند ، یا اگر سطح اقتدار آنها تغییر کرده باشد ، سرمایه گذاران باید در نظر بگیرند که چگونه این اطلاعات ممکن است بر عملکرد آینده تأثیر بگذارد.
علاوه بر بررسی عملکرد ، وفاداران باید هزینه های انجام شده در اجرای فرآیند را بررسی کنند. وفاداران نه تنها در مورد نحوه سرمایه گذاری وجوه بلکه در مورد نحوه هزینه وجوه نیز مسئول هستند. هزینه های سرمایه گذاری تأثیر مستقیمی بر عملکرد دارد و وفاداران باید اطمینان حاصل کنند که هزینه های پرداخت شده برای مدیریت سرمایه گذاری عادلانه و معقول است.
قوانین و مقررات وفاداری
یک وزارت امور خارجه ایالات متحده ، دفتر کنترل ارز ، مسئولیت تنظیم انجمن های پس انداز فدرال و فعالیت های وفاداری آنها در ایالات متحده را بر عهده دارد ، در بعضی مواقع ممکن است با یکدیگر مغایرت داشته باشد ، مشکلی که اغلب اتفاق می افتدبا نمایندگان املاک و مستغلات و وکلا. دو علاقه مخالف در بهترین حالت می توانند متعادل باشند. با این حال ، متعادل کردن منافع همان خدمت به بهترین منافع مشتری نیست.
گواهینامه های وفاداری در سطح ایالتی توزیع می شود و در صورت یافتن شخص در غفلت از وظایف خود ، توسط دادگاه ها لغو می شود. برای تأیید شدن ، یک وفاداری موظف است معاینه ای را انجام دهد که دانش آنها را در مورد قوانین ، شیوه ها و رویه های مربوط به امنیت مانند بررسی های پس زمینه و غربالگری آزمایش می کند. در حالی که داوطلبان هیئت مدیره نیازی به صدور گواهینامه ندارند ، دقت کافی شامل اطمینان از این است که متخصصانی که در این مناطق کار می کنند دارای گواهینامه یا مجوزهای مناسب برای کارهایی که انجام می دهند.
سوالات متداول
وفاداری چیست؟
یک وفاداری باید علاقه مشتری خود را در ابتدا ، تحت یک توافق نامه قانونی و اخلاقی الزام آور قرار دهد. مهمتر از همه ، وفاداران برای جلوگیری از تضاد منافع بین وفاداری و اصلی موظف هستند. از جمله رایج ترین اشکال وفاداران می توان به مشاوران مالی ، بانکداران ، مدیران پول و نمایندگان بیمه اشاره کرد. در عین حال ، وفاداران در بسیاری از روابط تجاری دیگر مانند اعضای هیئت مدیره شرکت ها و سهامداران حضور دارند.
سه وظیفه وفاداری به سهامداران چیست؟
از آنجا که مدیران شرکت ها را می توان برای سهامداران معتبر در نظر گرفت ، آنها سه وظیفه وفاداری زیر را در اختیار دارند:
- وظیفه مراقبت ، مدیران را ملزم می کند تا با حسن نیت برای سهامداران به روشی منطقی محتاط تصمیم بگیرند.
- وظیفه وفاداری مستلزم آن است که مدیران نباید منافع ، علل یا نهادهای بالاتر از علاقه شرکت و سهامداران آن را قرار دهند.
- سرانجام ، وظیفه عمل با حسن نیت نیاز دارد که مدیران بهترین گزینه برای خدمت به شرکت و ذینفعان آن را انتخاب کنند.
نمونه ای از وظیفه وفاداری چیست؟
نمونه های زیادی از وظیفه وفاداری وجود دارد. نمونه های متولی و ذینفع ، رایج ترین شکل یک رابطه وفاداری را در نظر بگیرید. متولی یک سازمان یا فردی است که مسئولیت مدیریت دارایی های شخص ثالث را بر عهده دارد ، که اغلب در املاک ، حقوق بازنشستگی و خیریه ها یافت می شود. یک متولی تحت یک وظیفه وفاداری قرار دارد که منافع اعتماد را در اولویت خود قرار دهد ، پیش از خودشان.
چرا کسی به یک وفاداری احتیاج دارد؟
کار با یک وفاداری به این معنی است که می توانید اطمینان حاصل کنید که یک متخصص مالی همیشه منافع شما را در اولویت قرار می دهد و نه خودشان. این بدان معنی است که شما لازم نیست نگران تضاد منافع ، مشوق های نادرست یا تاکتیک های فروش تهاجمی باشید.
خط پایین
وفاداری شخص یا نهاد دیگری است که در موقعیت کنترل و نفوذ بر دارایی یا امور مالی شخص دیگر قرار می گیرد. مفهوم وفاداران را می توان در طیف گسترده ای از زمینه های حقوقی در ایالات متحده و در سراسر جهان یافت. روابط وفاداری اغلب در هنگام انجام اقدامات خاص برای افراد دیگر ، مانند یک متولی که دارایی را به نمایندگی از یک ذینفع اعتماد انجام می دهد ، انجام می شود.
اصطلاح "وفاداری" به طور گسترده ای در زمینه مشاوره مالی و روابط کارگزاری مورد استفاده قرار می گیرد ، به موجب آن بهترین منافع مشتری باید در قبل و مهمتر از همه قرار گیرد. به دلیل اهمیت این روابط وفاداری ، چالش های حقوقی جدید در قوانین در حال تغییر در مورد معاملات منصفانه و الزامات اطلاعات عادلانه بوجود آمده است.