بحران اقتصادی 2007-09 عمیق و طولانی بود تا به عنوان "رکود بزرگ" شناخته شود و با برخی اقدامات ، بهبودی طولانی اما غیرمعمول کند انجام شد.
افراد متقاضی کار برای درخواست موقعیت در یک فروشگاه پوشاک آمریکایی در 2 آوریل 2009 ، در شهر نیویورک درخواست می کنند.(عکس: News Mario Tama/Getty Images/Getty Images)
دوره معروف به اعتدال بزرگ به پایان رسید که گسترش دهه در فعالیت بازار مسکن ایالات متحده در سال 2006 به اوج خود رسید و ساخت و سازهای مسکونی در حال کاهش بود. در سال 2007 ، ضرر و زیان دارایی های مالی مربوط به وام در بازارهای مالی جهانی ایجاد شد و در دسامبر 2007 اقتصاد ایالات متحده وارد رکود اقتصادی شد. در آن سال چندین شرکت بزرگ مالی پریشانی مالی را تجربه کردند و بسیاری از بازارهای مالی تلاطم قابل توجهی را تجربه کردند. در پاسخ ، فدرال رزرو نقدینگی و پشتیبانی را از طریق طیف وسیعی از برنامه ها با ایجاد انگیزه برای بهبود عملکرد بازارهای مالی و نهادها فراهم کرد و از این طریق صدمات را به اقتصاد ایالات متحده محدود کرد. با این وجود ، در پاییز سال 2008 ، انقباض اقتصادی بدتر شد ، در نهایت به اندازه کافی عمیق شد و به اندازه کافی طولانی شد تا برچسب "رکود بزرگ" را بدست آورد. در حالی که اقتصاد ایالات متحده در اواسط سال 2009 به نتیجه رسید ، بهبودی در سالهای بعدبا برخی اقدامات به طور غیرمعمول کند بود. فدرال رزرو در پاسخ به شدت انقباض و سرعت تدریجی بهبودی پس از آن ، اسکان پولی بی سابقه ای را ارائه داده است. علاوه بر این ، بحران مالی منجر به طیف وسیعی از اصلاحات اساسی در تنظیم بانکی و تنظیم مالی شد.، قانون کنگره که به میزان قابل توجهی بر فدرال رزرو تأثیر گذاشته است.
افزایش و سقوط بازار مسکن
رکود اقتصادی و بحران به دنبال دوره گسترده ای از گسترش در ساخت و ساز مسکن ایالات متحده ، قیمت خانه و اعتبار مسکن بود. این گسترش در دهه 1990 آغاز شد و از طریق رکود اقتصادی سال 2001 بدون وقفه ادامه یافت و در اواسط دهه 2000 شتاب گرفت. متوسط قیمت خانه در ایالات متحده بیش از دو برابر بین سالهای 1998 و 2006 ، شدیدترین افزایش در تاریخ ایالات متحده ثبت شده و حتی دستاوردهای بزرگتر در برخی مناطق ثبت شده است. مالکیت خانه در این دوره از 64 درصد در سال 1994 به 69 درصد در سال 2005 افزایش یافت و سرمایه گذاری مسکونی از حدود 4. 5 درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده به حدود 6. 5 درصد در مدت مشابه رشد کرد. تقریباً 40 درصد از اشتغال خالص بخش خصوصی بین سالهای 2001 تا 2005 با اشتغال در بخش های مربوط به مسکن به حساب می آمد.
گسترش در بخش مسکن با گسترش وام وام مسکن توسط خانوارهای آمریکایی همراه بود. بدهی وام مسکن خانوارهای آمریکایی از 61 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1998 به 97 درصد در سال 2006 افزایش یافته است. به نظر می رسد تعدادی از عوامل در رشد بدهی وام مسکن نقش داشته اند. در دوره پس از رکود اقتصادی سال 2001 ، کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) نرخ صندوق های فدرال پایین را حفظ کرد ، و برخی از ناظران پیشنهاد کرده اند که با پایین نگه داشتن نرخ بهره برای "دوره طولانی" و فقط با افزایش "سرعت سنجش""پس از سال 2004 ، فدرال رزرو در گسترش فعالیت بازار مسکن نقش داشته است (تیلور 2007). با این حال ، سایر تحلیلگران پیشنهاد کرده اند که چنین عواملی فقط می توانند بخش کوچکی از افزایش فعالیت مسکن را به خود اختصاص دهند (برنانک 2010). علاوه بر این ، سطح پایین نرخ بهره از نظر تاریخی ممکن است تا حدودی به دلیل تجمع زیاد پس انداز در برخی از اقتصادهای بازار نوظهور باشد ، که برای کاهش نرخ بهره در سطح جهان عمل کرده است (برنانک 2005). برخی دیگر به رشد بازار اوراق بهادار تحت حمایت وام اشاره می کنند که به افزایش وام گرفتن کمک می کند. از نظر تاریخی ، اگر وام گیرندگان به عنوان یک ریسک اعتباری ضعیف تلقی شوند ، برای وام گیرندگان دشوار بود ، شاید به دلیل سابقه اعتباری زیر متوسط یا عدم توانایی در پرداخت پیش پرداخت بزرگ. اما در اوایل و اواسط دهه 2000 ، وام دهنده هایی که این وام ها را دوباره به اوراق بهادار بسته اند ، وام های پرخطر و یا "زیرپرسی" ارائه می شد. نتیجه ، گسترش گسترده ای در دسترسی به اعتبار مسکن بود و به افزایش تقاضا مبنی بر پیشنهاد قیمت خانه در سراسر کشور کمک می کند.
تأثیر بر بخش مالی
پس از اوج قیمت خانه در ابتدای سال 2007 ، طبق شاخص قیمت خانه آژانس مالی مسکن فدرال ، میزان سقوط قیمت ها در نهایت به یک سؤال مهم برای قیمت گذاری اوراق بهادار مربوط به وام مسکن تبدیل شد زیرا کاهش زیاد در قیمت خانه به عنوان مشاهده شدبه احتمال زیاد منجر به افزایش پیش فرض وام و خسارات بیشتر برای دارندگان چنین اوراق بهادار می شود. کاهش بزرگ و در سراسر کشور در قیمت خانه در داده های تاریخی ایالات متحده نسبتاً نادر بوده است ، اما افزایش قیمت خانه نیز در مقیاس و دامنه آن بی سابقه بوده است. سرانجام ، قیمت خانه از سه ماهه اول سال 2007 تا سه ماهه دوم سال 2011 به طور متوسط در سراسر کشور کاهش یافت. این کاهش قیمت خانه به برانگیختن بحران مالی 2007-08 کمک کرد ، زیرا شرکت کنندگان در بازار مالی با عدم اطمینان قابل توجهی روبرو بودنددر مورد بروز ضرر در دارایی های مربوط به وام. در آگوست 2007 ، فشارهایی در بازارهای مالی خاص ، به ویژه بازار مقاله تجاری تحت حمایت دارایی پدیدار شد ، زیرا سرمایه گذاران بازار پول نسبت به قرار گرفتن در معرض وام های فرعی احتیاط کردند (کوویتز ، لیانگ و سوارز 2009). در بهار سال 2008 ، بانک سرمایه گذاری Bear Stearns توسط JPMorgan Chase با کمک فدرال رزرو به دست آمد. در ماه سپتامبر ، برادران لمان برای ورشکستگی تشکیل دادند و روز بعد فدرال رزرو از AIG ، یک شرکت بزرگ بیمه و خدمات مالی پشتیبانی کرد. سیتی گروپ و بانک مرکزی آمریکا به دنبال حمایت از فدرال رزرو ، خزانه داری و شرکت بیمه سپرده فدرال بودند.
حمایت فدرال رزرو از موسسات مالی خاص تنها گسترش اعتبار بانک مرکزی در پاسخ به بحران نبود. فدرال رزرو همچنین تعدادی برنامه وام دهی جدید را معرفی کرد که نقدینگی را برای حمایت از طیف وسیعی از موسسات مالی و بازارها فراهم می کرد. اینها شامل تسهیلات اعتباری برای «معاملههای اصلی»، دلالهایی که بهعنوان طرف مقابل برای عملیات بازار آزاد فدرال رزرو عمل میکنند، و همچنین برنامههای وامدهی طراحی شده برای تأمین نقدینگی به صندوقهای مشترک بازار پول و بازار اوراق تجاری بود. همچنین با همکاری وزارت خزانه داری ایالات متحده، تسهیلات مدت دار اوراق بهادار با پشتوانه دارایی (TALF) معرفی شد که برای تسهیل شرایط اعتباری برای خانوارها و مشاغل با اعطای اعتبار به دارندگان دارایی های با کیفیت بالا در ایالات متحده طراحی شده بود. اوراق بهادار
حدود 350 عضو انجمن سازمانهای اجتماعی برای اصلاح اکنون برای یک تجمع در مقابل ساختمان کنگره ایالات متحده در 11 مارس 2008 گرد هم میآیند تا آگاهی را در مورد بحران سلب مالکیت خانه افزایش دهند و کنگره را تشویق کنند تا به خانوادههای LMI کمک کند در خانههای خود بمانند.(عکس از چیپ سومودویلا/گتی ایماژ)
در ابتدا، گسترش اعتبار فدرال رزرو با کاهش دارایی های فدرال رزرو از اوراق بهادار خزانه داری تأمین مالی شد تا از افزایش ذخایر بانکی که نرخ وجوه فدرال را به زیر هدف خود می برد، زیرا بانک ها به دنبال قرض دادن ذخایر اضافی خود بودند، جلوگیری کرد. اما در اکتبر 2008، فدرال رزرو این اختیار را به دست آورد که به بانک ها سود ذخایر مازاد آنها را پرداخت کند. این به بانکها انگیزه داد تا به جای وام دادن، ذخایر خود را نگه دارند، بنابراین نیاز فدرال رزرو برای جبران وامهای گسترده خود با کاهش سایر داراییها را کاهش داد. 2
اثرات بر اقتصاد گسترده تر
بخش مسکن نه تنها منجر به بحران مالی، بلکه رکود در فعالیت های اقتصادی گسترده تر شد. سرمایه گذاری مسکونی در سال 2006 به اوج خود رسید، همانطور که اشتغال در ساخت و ساز مسکونی نیز به اوج رسید. اقتصاد کلی در دسامبر 2007 به اوج خود رسید، ماهی که دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آن را آغاز رکود می داند. کاهش در کل فعالیت های اقتصادی در ابتدا ملایم بود، اما در پاییز 2008 به شدت افزایش یافت، زیرا فشارها در بازارهای مالی به اوج خود رسید. از اوج به پایین، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده 4. 3 درصد کاهش یافت که این عمیق ترین رکود اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم است. همچنین طولانی ترین آن بود که هجده ماه طول کشید. نرخ بیکاری بیش از دو برابر شد و از کمتر از 5 درصد به 10 درصد رسید.
در پاسخ به تضعیف شرایط اقتصادی، FOMC هدف خود را برای نرخ وجوه فدرال از 4. 5 درصد در پایان سال 2007 به 2 درصد در ابتدای سپتامبر 2008 کاهش داد. با تشدید بحران مالی و انقباض اقتصادی در پاییز 2008،FOMC کاهش نرخ بهره خود را تسریع کرد و نرخ را تا پایان سال به کف موثر خود - محدوده هدف 0 تا 25 واحد پایه - رساند. در نوامبر 2008، فدرال رزرو همچنین اولین برنامه از یک سری از برنامه های خرید دارایی در مقیاس بزرگ (LSAP) را آغاز کرد که شامل خرید اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن و اوراق بهادار بلندمدت خزانه داری می شد. این خریدها برای اعمال فشار نزولی بر نرخ های بهره بلند مدت و بهبود شرایط مالی به طور گسترده تر، در نتیجه حمایت از فعالیت اقتصادی (برنانکه 2012) در نظر گرفته شده بود.
رکود اقتصادی در ژوئن 2009 به پایان رسید ، اما ضعف اقتصادی همچنان ادامه داشت. رشد اقتصادی تنها متوسط بود-به طور متوسط در چهار سال اول بهبودی حدود 2 درصد-و نرخ بیکاری ، به ویژه نرخ بیکاری بلند مدت ، در سطح تاریخی بالا باقی مانده است. در مواجهه با این ضعف طولانی ، فدرال رزرو سطح فوق العاده ای را برای هدف نرخ صندوق های فدرال حفظ کرد و به دنبال راه های جدیدی برای تهیه اسکان پولی اضافی بود. این برنامه ها شامل برنامه های اضافی LSAP ، که در محبوبیت بیشتری به عنوان تسکین کمی یا QE شناخته می شوند. FOMC همچنین ارتباطات خود را برای تنظیمات سیاست های آینده صریح تر در اظهارات عمومی خود آغاز کرد ، به ویژه شرایطی که احتمالاً نرخ بهره فوق العاده پایین مناسب بود. به عنوان مثال ، در دسامبر 2012 ، کمیته اظهار داشت که پیش بینی می کند که نرخ بهره فوق العاده پایین احتمالاً حداقل تا زمانی که نرخ بیکاری بالاتر از یک آستانه 6. 5 درصد باشد ، مناسب باقی می ماند و انتظار می رود تورم بیش از نیم درصد باشدنکته بالاتر از هدف 2 درصد کمیته. این استراتژی ، که به عنوان "راهنمایی رو به جلو" شناخته می شود ، برای متقاعد کردن مردم مبنی بر اینکه نرخ حداقل تا زمان برآورده شدن شرایط اقتصادی پایین خواهد ماند ، در نتیجه فشار رو به پایین بر نرخ بهره طولانی مدت وارد می شود.
تأثیر بر مقررات مالی
هنگامی که آشفتگی در بازار مالی فروکش کرده بود ، توجه به طور طبیعی به اصلاحات به بخش مالی و نظارت و مقررات آن تبدیل شد و انگیزه ای برای جلوگیری از وقایع مشابه در آینده داشت. تعدادی از اقدامات برای کاهش خطر پریشانی مالی پیشنهاد شده یا به کار گرفته شده است. برای بانک های سنتی ، افزایش قابل توجهی در میزان سرمایه مورد نیاز به طور کلی وجود دارد ، با افزایش بیشتر برای موسسات به اصطلاح "سیستماتیک مهم" (بانک برای شهرک های بین المللی 2011a ؛ 2011b). استانداردهای نقدینگی برای اولین بار به طور رسمی میزان تحول بلوغ بانک ها را محدود می کند (بانک برای شهرک های بین المللی 2013). آزمایش استرس منظم به بانک ها و تنظیم کننده ها کمک می کند تا خطرات را درک کنند و بانک ها را وادار می کنند به جای اینکه شرایط بدتر شود ، از درآمد برای ایجاد سرمایه استفاده کنند (هیئت مدیره 2011).
قانون Dodd-Frank در سال 2010 همچنین مقررات جدیدی را برای درمان موسسات بزرگ مالی ایجاد کرد. به عنوان مثال ، شورای نظارت بر ثبات مالی صلاحیت تعیین واسطه های اعتباری غیر سنتی را "مؤسسات مالی مهم سیستماتیک" (SIFIS) ، که آنها را تحت نظارت فدرال رزرو قرار می دهد ، تعیین می کند. این قانون همچنین سازمان انحلال منظم (OLA) را ایجاد کرد ، که به شرکت بیمه سپرده فدرال اجازه می دهد تا هنگامی که انتظار می رود شکست شرکت خطر بزرگی را برای سیستم مالی ایجاد کند ، برخی از موسسات را کاهش دهد. یکی دیگر از مقررات این قانون ، مؤسسات مالی بزرگ را ملزم به ایجاد "اراده های زنده" می کند ، که برنامه های مفصلی است که چگونه می توان این موسسه را تحت کد ورشکستگی ایالات متحده حل کرد بدون اینکه به خطر بیفتد بقیه سیستم مالی یا نیاز به حمایت دولت.
مانند رکود بزرگ دهه 1930 و تورم بزرگ دهه 1970 ، بحران مالی سال 2008 و رکود اقتصادی پس از آن زمینه های حیاتی مطالعه برای اقتصاددانان و سیاست گذاران است. در حالی که ممکن است سالها قبل از آن باشد که علل و پیامدهای این وقایع کاملاً درک شود ، تلاش برای حل آنها فرصتی مهم برای فدرال رزرو و سایر آژانس ها برای یادگیری درسهایی است که می تواند سیاست های آینده را آگاه کند.
نهادهای پایان
- 1 بسیاری از این اقدامات طبق بند 13 (3) قانون فدرال رزرو انجام شده است ، که در آن زمان وام به افراد ، مشارکت ها و شرکت ها را در شرایط "غیرمعمول و اجتناب ناپذیر" مجاز می دانست و تحت محدودیت های دیگر قرار می گرفت. پس از اصلاحات در بخش 13 (3) ساخته شده توسط قانون اصلاحات و حمایت از مصرف کننده Dodd-Frank و حمایت از مصرف کننده ، وام فدرال رزرو تحت بند 13 (3) فقط برای شرکت کنندگان در یک برنامه یا تسهیلات با "واجد شرایط بودن مبتنی بر گسترده" مجاز است"با تأیید قبلی وزیر خزانه داری ، و هنگامی که چندین شرط دیگر برآورده می شود.
- 2 برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ذخایر ، به Ennis و Wolman (2010) مراجعه کنید.
کتابشناسی - فهرست کتب
برنانکه ، بن ، "Global Glut Saving Glut و کسری حساب جاری ایالات متحده" ، سخنرانی در سخنرانی Sandridge ، انجمن اقتصاددانان ویرجینیا ، ریچموند ، Va. ، 10 مارس 2005.
برنانکه ، بن ، "سیاست پولی و حباب مسکن" ، سخنرانی در نشست سالانه انجمن اقتصادی آمریکا ، آتلانتا ، گا. ، 3 ژانویه 2010.
برنانکه ، بن ، "سیاست پولی از شروع بحران" ، سخنرانی در سمپوزیوم اقتصادی بانک مرکزی فدرال کانزاس ، جکسون هول ، ویو ، 31 اوت 2012.
کوویتز ، دانیل ، نلی لیانگ و گوستاوو سوارز."تکامل یک بحران مالی: فروپاشی بازار کاغذ تجاری تحت حمایت دارایی."مجله مالی 68 ، شماره. 3 (2013): 815-48.
Ennis ، Huberto و Alexander Wolman."ذخایر اضافی و چالش های جدید برای سیاست های پولی."بانک مرکزی فدرال رزرو ریچموند مختصر اقتصادی شماره. 10-03 (مارس 2010).
سیستم ذخیره فدرال ، برنامه سرمایه ، 76 Fed Reg. 74631 (1 دسامبر 2011) (رمزگذاری شده در 12 CFR 225. 8).
تیلور ، جان ، "مسکن و سیاست پولی" ، مقاله کار NBER 13682 ، دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ، کمبریج ، MA ، دسامبر 2007.