کانال های Keltner vs Bollinger Bands: کدام شاخص بهتر است؟

  • 2021-02-30

کانال های Keltner و گروههای بولینگر هر دو شاخص فنی هستند که در تجزیه و تحلیل فنی برای اندازه گیری نوسانات در قیمت یک دارایی استفاده می شوند. هر دو این شاخص ها می توانند برای شناسایی خرید و فرصت های فروش در بازار استفاده شوند ، اما آیا یک شاخص مؤثرتر از دیگری است؟

کدام یک از این دو شاخص نوسانات بینش دقیق تری برای تصمیم گیری در مورد تجارت ارائه می دهد؟شاخص Bollinger Bands محبوب تر است و نسبت به شاخص کانال های Keltner میزان پذیرش بالاتری دارد. این امر ناشی از این واقعیت است که باند های بولینگر نسبت به نوسانات بازار حساس تر هستند و بنابراین سیگنال های تجاری دقیق تری تولید می کنند.

از این رو ، اگر به دنبال فرصت های تجارت بیشتر با استفاده از این شاخص ها هستید ، شاخص Bollinger Bands بهتر از هدف شما خواهد بود.

گفته می شود ، سناریوهای معاملاتی وجود دارد که در آن استفاده از کانال های Keltner منطقی تر خواهد بود. این سناریوهای خاص بعداً در این مقاله بر اساس یافته های برخی از مقالات تحقیقاتی که در دسترس عموم هستند ، شناسایی می شوند.

اکنون ، قبل از اینکه به سناریوهای استفاده ایده آل برای هر یک از این شاخص ها حرکت کنیم ، ابتدا بفهمیم که این شاخص ها چیست و چگونه اینها محاسبه می شوند.

فهرست مطالب

شاخص کانال های Keltner چیست؟

کانال Keltner یک شاخص نمودار است که در تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار می گیرد که نوسانات قیمت یک دارایی را در طول مدت زمان اندازه گیری اندازه گیری می کند. این شاخص از سه خط مختلف تشکیل شده است. اینها هستند -

  • خط میانی نشانگر کانال Keltner ، میانگین متحرک نمایی (EMA) را در طی دوره انتخاب شده برای قیمت یک دارایی محاسبه و نشان می دهد.
  • میانگین متحرک نمایی (EMA) نسبت به تغییرات جدید قیمت نسبت به تغییرات جدید قیمت نسبت به تغییرات قیمت اخیر نسبت به یک میانگین متحرک ساده حساس تر است
  • خط بالای کانال Keltner نقاط قیمت را که دو برابر محدوده واقعی واقعی ، بالاتر از EMA یا خط میانی هستند ، متصل می کند.
  • خط پایین کانال Keltner نقاط قیمت را که دو برابر محدوده واقعی واقعی هستند ، زیر EMA یا خط میانی متصل می کند.

در اصل ، اصطلاح "کانال کلتنر" برای توصیف ساختاری که 3 خط ، که در بالا توضیح داده شد ، هنگام ترسیم در نمودار قیمت یک دارایی استفاده می شود. این خطوط در امتداد محور y که نشان دهنده قیمت یک امنیت است ، بالا و پایین حرکت می کنند. به نوعی ، این حرکت شبیه به آنچه شما با یک رودخانه یا جریان می بینید ، با خط بالایی و خط پایین از سواحل جریان تقلید می کند.

هنگامی که میانگین متحرک نمایی (EMA) یا خط میانی کانال در خارج از مرزهای کانال (خط بالا یا خط پایین) حرکت می کند ، این حرکت را می توان به عنوان سیگنال برای تغییر آینده یا شتاب در جهت استفاده کردروند.

نشانگر Bollinger Bands چیست؟

شاخص Bollinger Bands یکی دیگر از شاخص های نوسانات است که به طور گسترده در تجزیه و تحلیل فنی مورد استفاده قرار می گیرد. از نظر چهره ، از دیدگاه ظاهر ، هر دو گروه بولینگر و کانال های کلتنر یکسان به نظر می رسند. مشابه نشانگر کانال های Keltner ، نشانگر باند بولینگر نیز از سه خط تشکیل شده است.

سه خط که وقتی با هم ترکیب می شوند نشانگر Bollinger Bands را به شرح زیر ذکر می کنند -

  • خط میانی نشانگر باندهای بولینگر محاسبه و نشان دهنده میانگین حرکت ساده (SMA) برای قیمت دارایی در طول مدت انتخاب شده در تنظیمات نشانگر است.
  • بر خلاف میانگین متحرک نمایی (EMA) ، یک میانگین متحرک ساده (SMA) به سمت تغییرات جدید قیمت تغییر نمی کند. از این رو ، نسبت به تغییرات قیمت اخیر نسبتاً کمتر حساس است.
  • خط بالای شاخص Bollinger Bands نقاط قیمت را که 2 انحراف استاندارد (تحت تنظیمات نشانگر استاندارد) بالاتر از میانگین حرکت ساده است ، که توسط خط میانی ترسیم شده است ، متصل می کند.
  • خط پایین شاخص Bollinger Bands نقاط قیمت را که 2 انحراف استاندارد (تحت تنظیمات نشانگر استاندارد) هستند ، زیر میانگین حرکت ساده ، که توسط خط میانی ترسیم شده است ، متصل می کند.

هنگامی که خط بالایی و خط پایین نشانگر از یکدیگر دور می شوند و در نتیجه گسترش باند بولینگر ایجاد می شود ، می توانید نتیجه بگیرید که نوسانات موجود در بازار در حال افزایش است. از طرف دیگر ، هنگامی که در نشانگر به دلیل حرکت خط بالا و خط پایین به سمت یکدیگر انقباض وجود دارد ، این نشانگر این است که نوسانات در بازار در حال کاهش است.

مقایسه: کانال های کلتنر و گروههای بولینگر

همانطور که می دانید، هیچ شاخص واحدی در تحلیل تکنیکال وجود ندارد که بتوان آن را به طور جهانی در همه شرایط معاملاتی یا برای همه اهداف تجاری پذیرفت.

بنابراین، شاخص فنی که شما انتخاب می‌کنید تا در استراتژی معاملاتی خود بگنجانید، تا حد زیادی به بینش خاصی که به دنبال استخراج آن هستید بستگی دارد. از این رو، بر اساس نیازهای خود، سناریوهایی را خواهید یافت که در آن باندهای بولینگر به کانال های کلتنر ترجیح داده می شوند و بالعکس.

  • خطوط بیرونی کانال کلتنر بر اساس میانگین محدوده واقعی (ATR) نوسانات قیمت است. در حالی که خطوط بیرونی شاخص باندهای بولینگر بر اساس انحراف استاندارد نوسانات قیمت است.
  • خط میانی نشانگر کانال کلتنر بر اساس میانگین متحرک نمایی (EMA) است. در حالی که خط وسط شاخص باندهای بولینگر بر اساس میانگین متحرک ساده (SMA) است.

اکنون، شرایط بازار زیادی را خواهید یافت که در آن تجارت بر اساس انحراف استاندارد نوسانات قیمت در مقابل میانگین دامنه واقعی ایده آل است و بالعکس. بر این اساس، شاخص انتخاب شما متفاوت خواهد بود.

همانطور که گفته شد، من قویاً توصیه می کنم که تقریباً هرگز تصمیمات معاملاتی را بر اساس سیگنال های هر یک از شاخص ها اتخاذ نکنید. گنجاندن شاخص‌های مکمل مختلف در استراتژی معاملاتی به شما چشم‌انداز وسیع‌تری از روان‌شناسی بازار می‌دهد و در نتیجه نتایج معاملاتی بهتری را به همراه خواهد داشت.

در سال 2010، دانشگاه صنعتی کاوناس مطالعه ای در مورد استفاده از باندهای بولینگر در بازار سهام بالتیک منتشر کرد که بر اساس یک سری آزمایش های آماری توصیه مشابهی را ارائه کرد. شاخص‌های مکمل مختلفی وجود دارد که وقتی در کنار یکدیگر استفاده می‌شوند، مطالعه بهتری از وضعیت بازار به شما ارائه می‌دهند و به زمان‌بندی تصمیمات خرید و فروش کمک می‌کنند.

اکنون اجازه دهید چند سناریو را مورد بحث قرار دهیم که در آن باندهای بولینگر نشانگر بهتری نسبت به کانال‌های کلتنر هستند و بالعکس.

باندهای بولینگر در تحلیل روندهای کوتاه مدت بهتر هستند

باندهای بولینگر در مقایسه با کانال های کلتنر در پاسخگویی به نوسانات کوتاه مدت یا اخیر قیمت سریعتر هستند. به همین دلیل، تعدادی از مطالعات انجام شده قبلی نشان داده اند که باندهای بولینگر نشانگر اولویت در تصمیم گیری های معاملاتی بر اساس نوسانات کوتاه مدت قیمت هستند.

  • با بررسی محل قیمت اوراق بهادار با توجه به خطوط بالایی و پایینی اندیکاتور باندهای بولینگر، می توانید ایده عادلانه ای در مورد حرکت روند قیمت بدست آورید.
  • گستردگی باندهای بولینگر می تواند نشان دهنده ظهور یک روند جدید باشد. زمانی که فاصله بین باند بالا و پایین شروع به کم شدن می کند، می توانید تغییرات عمده ای را در روند پیش بینی کنید.

همانطور که گفته شد، هیچ پاسخ جهانی به نتایج این شاخص وجود ندارد. هدف برخی از سرمایه گذاران خرید اوراق بهادار زمانی است که قیمت از باند پایینی پایین می آید و به محض اینکه قیمت از میانگین متحرک به سمت بالا حرکت می کند، آن را بفروشند. دیگران زمانی که قیمت از باند بالایی فراتر رفت، خرید می‌کنند و به محض اینکه قیمت به زیر باند پایین می‌رسد، می‌فروشند.

از این رو، نحوه ترکیب سیگنال های بولینگر باند کاملاً به استراتژی کلی معاملات شما بستگی دارد.

شاخص باندهای بولینگر مطالعه بهتری را در مورد نوسانات بازار ارائه می دهد

باندهای بولینگر نسبت به نوسانات بازار حساس تر هستند. اگر یک معامله گر از کانال Keltner در یک محیط بازار با نوسان بالا استفاده کند، ممکن است سیگنال های معاملاتی متعددی را از دست بدهد.

به همین دلیل، چندین مطالعه نشان داده است که باندهای بولینگر اغلب توسط کسانی که به دنبال فروش گزینه هستند استفاده می شود. معامله‌گران گزینه‌ها به دنبال زمان‌هایی هستند که باندهای بالایی و پایینی شاخص باند بولینگر برای مدت کوتاهی از هم فاصله دارند. این نشان می دهد که زمان خوبی برای فروش یک گزینه است زیرا نوسانات بالا است.

به طور مشابه، معامله گران اختیار معامله که از اندازه گیری نوسانات به عنوان سیگنال معاملاتی اولیه استفاده می کنند، زمانی که باندهای بالایی و پایینی باندهای بولینگر نزدیک به هم هستند، تمایل به خرید گزینه دارند. تحت این استراتژی، معامله گران گزینه امیدوارند زمانی که نوسان قیمت به مقادیر متوسط بازگردد، مقداری سود کسب کنند.

کانال‌های Keltner سیگنال‌های معاملاتی مطمئن‌تری را برای معاملات بلندمدت در بازارهای با نوسان بالا ارائه می‌کنند.

باندهای بولینگر نسبت به کانالهای کلتنر فرارتر هستند، زیرا باندهای بیرونی آنها بر اساس انحراف استاندارد است تا میانگین دامنه واقعی. به همین دلیل، در یک محیط بازار با نوسان بالا، برای معاملات بلندمدت، کانال های Keltner کمتر ممکن است سیگنال معاملاتی کاذب بدهند.

مطالعات متعددی، از جمله یکی که توسط MQL5 منتشر شده است، این نظریه را از نظر آماری آزمایش کرده‌اند و دریافته‌اند که کانال‌های Keltner کمتر از باندهای بولینگر در یک محیط بازار با نوسانات بالا نوسان می‌کنند. در نتیجه، همانطور که در بالا گفته شد، باندهای بولینگر پتانسیل بیشتری نسبت به کانال های کلتنر برای تولید سیگنال های کاذب دارند.

به همین دلیل ، بسیاری از بازرگانان در بازارهای انرژی ، که از نظر طبیعت بی ثبات تر هستند ، ترجیح می دهند از کانال های Keltner از طریق گروههای بولینگر استفاده کنند.

گروههای بولینجر برای یافتن اوراق بهادار بیش از حد مناسب و بیش از حد مناسب هستند

در سال 2010 ، تیمی از محققان دانشگاه Manonmaniam Sundaranar مطالعه ای را منتشر کردند که اثربخشی تکنیک های مختلف داده کاوی را در پیش بینی عملکرد آینده بازار سهام اندازه گیری می کند. در این مطالعه ، محققان باندهای بولینگر را در شناسایی شرایط بیش از حد و شرایط فراوان در بازار سهام بسیار مؤثر دارند.

از این رو ، با وجود این شواهد آماری ، به جرات می توان گفت که باید نشانگر Bollinger Bands را از طریق نشانگر کانال های Keltner انتخاب کنید وقتی هدف شما شناسایی شرایط بیش از حد و شرایط فراوان در بازار است.

در شرایط بیش از حد ، خرید بیش از حد یک امنیت ، قیمت معاملات خود را چنان افزایش داده است که پیش بینی می شود قیمت امنیت به زودی کاهش یابد. با نزدیک شدن قیمت ها یا فراتر از باند فوقانی ، شرایط بیش از حد در نشانگر Bollinger Bands مشخص می شود.

در شرایط فراوان ، فروش بیش از حد یک امنیت قیمت معاملات خود را چنان پایین آورده است که پیش بینی می شود قیمت به زودی به سطح بالاتری برگردد. با نزدیک شدن به قیمت ها ، شرایط بیش از حد در نشانگر Bollinger Bands مشخص می شود و زیر باند پایین نشانگر قرار می گیرد.

هر دو باند بولینگر و کانال های کلتنر نباید در انزوا استفاده شوند

اگر مقاله دیگری را از من خوانده اید ، می دانید که چقدر استرس دارم که به هیچ یک از شاخص های فنی یا مفهوم تجزیه و تحلیل فنی تکیه نمی کنم. صرف نظر از اینکه چه شاخص یا چه مفهومی (مانند پشتیبانی و مقاومت و غیره) را انتخاب می کنید ، همیشه باید آن را با سایر سیگنال های تأیید برای نتایج بهینه تکمیل کنید.

برای استرس کمی بیشتر و برجسته کردن اهمیت این نکته ، من از یافته های یک مطالعه جالب دیگر که در تحقیقات خود برای این مقاله پیدا کردم استفاده خواهم کرد.

در سال 2007 ، Camillo Lento و Nikola Gradojevic از دانشگاه Lakehead مقاله ای با عنوان "سودآوری قوانین تجارت فنی: یک رویکرد سیگنال ترکیبی" در مجله تحقیقات تجاری کاربردی منتشر کردند.

در این مقاله، لنتو و گرادوجویچ اثربخشی ارائه معاملات سودآور را برای شاخص‌های فنی مختلف و مفاهیم گسترده‌تر در تحلیل تکنیکال بررسی کردند. بر اساس این تحقیق، لنتو و گرادوجویچ دریافتند که شاخص باندهای بولینگر سودآورتر از یک روش خرید و نگهداری ساده نیست، مگر اینکه با سایر رویکردهای مکمل برای تجزیه و تحلیل معاملات جفت شود. مشاهدات مشابهی برای سایر شاخص‌ها/مفاهیم فنی - مانند قانون متقاطع میانگین متحرک، الگوی سر و شانه‌ها، برک‌آوت‌های محدوده و غیره - که در مطالعه گنجانده شده‌اند، انجام شد.

نتیجه

باندهای بولینگر و کانال های کلتنر شاخص های فنی هستند که برای اندازه گیری نوسان قیمت یک دارایی استفاده می شوند. معامله‌گران فنی از همه بازارها (از جمله سهام، فارکس، ارزهای رمزپایه و غیره) شناخته شده‌اند که این اندیکاتورها را در استراتژی معاملاتی کلی خود لحاظ می‌کنند و این شاخص‌ها جزو محبوب‌ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال محسوب می‌شوند.

طی چندین سال گذشته، مطالعات آماری و مقالات تحقیقاتی متعددی برای درک اثربخشی هر دو این شاخص ها در محیط های مختلف بازار منتشر شده است. با تجمیع یافته های این مطالعات می توان نتیجه گرفت که هر دو این اندیکاتورها نقاط قوت خود را دارند و بسته به هدف معاملاتی شما و شرایط بازار، انتخاب ایده آل اندیکاتور شما متفاوت خواهد بود. در سناریوهای معاملاتی خاص، شما باندهای بولینگر را انتخاب می کنید، در حالی که در سناریوهای دیگر کانال های کلتنر را انتخاب می کنید.

با توجه به آنچه گفته شد، مهم است که به خاطر داشته باشید که همیشه باید از سیگنال های چنین اندیکاتورهای فنی فقط به عنوان یک جزء در استراتژی کلی معاملات خود استفاده کنید. تقریباً هرگز ایده خوبی نیست که تصمیمات معاملاتی را صرفاً بر اساس سیگنال های هر یک از شاخص ها اتخاذ کنید.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.