لذت بردن از حضور در اینجا در استنفورد است. با تشکر از موسسه تحقیقات سیاست اقتصادی استنفورد (SIEPR) و مرکز توسعه جهانی برای دعوت.
همانطور که در این نهاد معتبر جمع می شویم ، یک واقعیت سخت با اقتصاد جهانی - و به ویژه جهان در حال توسعه - مقابله می کند. مجموعه ای از وقایع سخت و سیاستهای کلان اقتصادی بی سابقه ای در حال ترکیب برای توسعه به بحران است. این امر به دلیل ماهیت درهم تنیده اقتصاد جهانی و تمدن ها در سراسر جهان عواقبی برای همه ما دارد.
مأموریت گروه بانک جهانی کاهش فقر و تقویت رونق مشترک است. ما از سهامداران سهامدار و کمک های سالانه برای تأمین کمک های مالی و ایجاد وام به کشورهای در حال توسعه برای کمک به شناسایی و پاسخگویی به چالش های توسعه استفاده می کنیم. تأمین مالی ما به کشورهای در حال توسعه در سالهای اخیر ، به ویژه برای امور مالی مرتبط با آب و هوا ، که در سال مالی 2022 به 31. 7 میلیارد دلار رسیده است ، به طرز چشمگیری گسترش یافته است.
نگرانی از مأموریت ما ، گزارش فقر و رونق مشترک ما نشان می دهد که وخامت پیشرفت در پیشرفت بسیار پیش از همه گیر Covid-19 آغاز شد. این گزارش نشان می دهد که فقر در دهه 1990 و 2000 به طور پیوسته رو به کاهش بوده است ، پیشرفت تا سال 2015 کند شده است و فقر شدید با برخورد همه گیر تقریباً 70 میلیون افزایش یافته است. این گزارش همچنین نشان دهنده کاهش 4 درصدی درآمد متوسط جهانی است ، اولین کاهش از زمان اندازه گیری درآمد متوسط ما در سال 1990.
نتیجه انسانی بحران های همپوشانی
جهان در حال توسعه با چشم انداز بسیار طولانی مدت بسیار چالش برانگیز روبرو است که توسط مواد غذایی ، کود و انرژی به شدت بالاتر ، افزایش نرخ بهره و گسترش اعتبار ، استهلاک ارز و جریان سرمایه. تحت سیاست های فعلی ، تولید جهانی انرژی ممکن است سالها طول بکشد تا از روسیه متنوع شود و خطر ریسک را که در گزارش چشم انداز اقتصادی جهانی بانک جهانی از ژوئن 2022 مورد بحث قرار گرفته است ، طولانی تر کند.
این موج های شوک در زمانی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز در زمینه های دیگر تلاش می کنند ، توسعه یافته است: حاکمیت و حاکمیت قانون. پایداری بدهی ؛سازگاری و کاهش آب و هوا ؛و بودجه های مالی محدود برای مقابله با وارونگی شدید در توسعه از همه گیر Covid-19 ، از جمله در بهداشت و آموزش.
نتیجه انسانی این بحران های همپوشانی فاجعه بار است. همه گیر Covid-19-که به تنهایی منجر به بیش از شش میلیون کشته شد-درگیری های ژئوپلیتیکی و حوادث شدید آب و هوایی به کشورها و مردم در سراسر جهان آسیب رسانده است ، با این که ضعیف تحمل این امر به ویژه زنان و دختران است.
شواهد توسط بانک جهانی نشان می دهد که 70 ٪ از کودکان در کشورهای کم درآمد و متوسط در یادگیری فقر هستند-این سهم کودکانی است که قادر به خواندن یا درک متن اساسی در سن 10 سالگی نیستند. یادگیری بحران و منجر به بدترین شوک برای آموزش و یادگیری در تاریخ ثبت شده شد. علاوه بر این ، چالش های جدید در حال حاضر در قالب فشارهای جمعیتی به وجود آمده است: تا سال 2030 ، طبق پیش بینی های جمعیت سازمان ملل ، بیش از 1 از 4 کودک در دوره ابتدایی-مدرسه در زیر صحرای آفریقا ، منطقه ای با بالاترین فقر یادگیری زندگی می کنند. این نشان می دهد که سیستم های آموزشی اکنون از رسیدن به آموزش با کیفیت برای همه فاصله دارند.
سیل های اخیر در پاکستان بیش از 1500 نفر کشته شده است. خشکسالی در شاخ آفریقا و آمریکای جنوبی عوارضی را در بر می گیرد و بر تولید مواد غذایی و تولید برق تأثیر می گذارد و نه میلیون نفر دیگر را به ناامنی شدید غذایی در سراسر اتیوپی ، کنیا و سومالی پرتاب می کند. کشورهای در حال توسعه در معرض بلایای مکرر و شدیدتر ناشی از آب و هوا قرار می گیرند. انتشار گازهای گلخانه ای ساخته شده توسط انسان باعث ایجاد تغییرات آب و هوایی می شود که به نوبه خود دارای تأثیرات غم انگیز بر توسعه از جهات مختلف است. هم سازگاری با کشورها و هم افرادی که به تغییرات آب و هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای آسیب می رسانند ، فوراً مورد نیاز است. این مجموعه از چالش ها بیشترین سهم از منابع و تمرکز گروه های بانک جهانی را دریافت می کند. گروه بانک جهانی از سال 2010 پروژه های جدید زغال سنگ را تأمین نکرده است و به طور فعال با کشورها و شرکای در حال توسعه در جامعه جهانی همکاری می کند تا روند افزایش استفاده از سوخت های انتشار کربن بالا را معکوس کند. با این وجود به دلیل حمله روسیه به اوکراین و منابع گاز طبیعی محدود و گران قیمت ، نیروگاه های زغال سنگ شاهد تعطیلی آنها در سراسر جهان هستند و معدن زغال سنگ تسریع شده است.
در مواجهه با این بحران های همپوشانی ، یک خطر مهم برای جهان در حال توسعه این است که کند شدن شدید رشد جهانی به رکود جهانی عمیق می شود ، همانطور که بانک جهانی در یک گزارش ماه سپتامبر بحث کرد. تولید ناخالص داخلی جهانی سرانه در سال 2021 به سختی از سطح پیش از ارزش خود فراتر رفته است ، اما بسیاری از کشورهای در حال توسعه به سطح درآمد سرانه قبل از ارزش خود نرسیده اند. ایالات متحده در دو چهارم اول سال 2022 انقباضات در تولید ناخالص داخلی را تجربه کرده است. کاهش شدید قیمت دارایی در سراسر جهان عواقبی برای ترازنامه های ضعیف شرکت ها و بازنشستگی ها دارد و می تواند سرمایه گذاری جدید را کاهش دهد. اقتصاد چین به دلیل قفل های مربوط به Covid-19 به شدت کاهش یافته است و پیش بینی 2022 بانک جهانی را برای چین به 2. 8 ٪ از 5 ٪ در ماه آوریل کاهش می دهد. اروپا با سنبله ناگهانی قیمت انرژی ناشی از حمله روسیه به اوکراین و سفت و سخت بازار روبرو است. ضعف یورو و تورم بالا احتمال رکود اقتصادی اروپایی را افزایش داده و چشم انداز رشد طولانی مدت یورو را محدود می کند.
با نگاهی به فراتر از این رکود شدید چرخه ای ، کشورهای در حال توسعه با این خطر روبرو هستند که این روند در اقتصادهای پیشرفته - تورم ، رشد آهسته ، بهره وری پایین تر ، تخلیه منابع جهانی انرژی و نرخ بهره بالاتر - بیش از سال 2023 ادامه دارد. اگر سیاست های مالی و پولی فعلی تبدیل شود"عادی" جدید ، این به معنای جذب سنگین سرمایه جهانی توسط دولت های پیشرفته ، طولانی شدن سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه و مانع رشد آینده است. این موضوع اظهارات سمپوزیوم چرچیل من در دانشگاه زوریخ در ماه مه بود که بر روی رکود ، سوءاستفاده سرمایه و هزینه تغییر مجدد انرژی اروپا متمرکز بود.
چالش های کلان اقتصادی که پیش روی توسعه قرار می گیرند ، نتیجه ای دارند و احتمالاً بدتر می شوند. من در یک لحظه به آن باز خواهم گشت ، اما می خواهم توجه داشته باشم که بسیاری از جنبه های دیگر بحران توسعه وجود دارد که به تلاش های جهانی نیز نیاز دارند. اینها شامل جریان ویرانگر اسلحه به آفریقا ، شکنندگی سیاسی متعاقب آن ، سازگاری با تغییرات آب و هوا ، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ، خشونت و محرومیت با زنان و دختران و واژگونی شدید در آموزش ، سلامت و پایداری بدهی است که قبلاً به آنها اشاره کردموادگروه بانک جهانی در هر یک از این مناطق به طور گسترده کار می کند ، و من می خواهم یک لحظه برای برجسته کردن این کار و تشکر از کارکنان خود داشته باشم.
برای مقابله با بحران ها ، گروه بانک جهانی با فوریت ، مقیاس و تأثیر بی سابقه ای پاسخ دادند و 115 میلیارد دلار بودجه در FY22 را به ثبت رساند. ما ابتدا در پاسخ به COVID-19 ، و اکنون برای رسیدگی به بحران غذا و انرژی ، جنگ در اوکراین و اثرات سرریز آن ، اقدامات متوالی تأمین مالی ، پشتیبانی تحلیلی و مشاوره سیاست را انجام داده ایم. جنگ تحمیل شده توسط روسیه باعث از بین رفتن جان و نابودی شده است. بانک جهانی 13 میلیارد دلار بودجه اضطراری از شرکای دو جانبه و توسعه را بسیج کرده است که حدود 11 میلیارد دلار در حال حاضر از طریق پروژه های ما و صندوق های اعتماد پرداخت می شود.
برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی ، گروه بانک جهانی تاکنون بزرگترین سرمایه گذار مجرد از امور مالی مرتبط با آب و هوا در جهان در حال توسعه و رهبر تشخیص آب و هوا ، کاهش انتشار متان و تأمین مالی نوآورانه آب و هوا است. ما همچنین بزرگترین سرمایه گذار خارجی آموزش و پرورش در کشورهای در حال توسعه هستیم که بخش اعظم آن از طریق کمک های مالی و وام های بسیار اعطایی که توسط IDA ، صندوق بانک جهانی برای فقیرترین 75 کشور و صندوق های اعتماد مرتبط ارائه می شود. چالش سلامت نیز به همین ترتیب بسیار زیاد است ، از جمله نیاز به طیف گسترده ای از واکسیناسیون های نجات دهنده زندگی و آمادگی برای بحران های بهداشتی آینده. با حمایت و رهبری قوی ایالات متحده ، ما به تازگی صندوق اعتماد جدیدی را برای پیشگیری از همه گیر ، آمادگی و پاسخ (PPR) راه اندازی کرده ایم که آمادگی سلامتی را در سراسر جهان در حال توسعه ارزیابی و تقویت می کند. هر یک از این چالش ها و بحران ها نیاز به توجه و منابع فوری جهانی دارند.
مقابله با سیاست های مالی و پولی بی سابقه
باقیمانده اظهارات امروز من بر چالش کلان اقتصادی متمرکز شده است-تجارت بین سیاست های مالی و پولی در اقتصادهای پیشرفته و چالشی که این امر برای ثبات و سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه ایجاد می کند. SIEPR مخاطب مهمی برای این بحث است و من از علاقه شما قدردانی می کنم.
در هسته بحران کلان اقتصادی که با توسعه روبرو می شود ، تغییر دریا در سیاست های نظارتی مالی ، پولی و مالی اقتصادهای پیشرفته از زمان بحران مالی سال 2008 است. سیاست های پولی طی یک دهه گذشته ، سرمایه را به بخش های خوب سرمایه گذاری اقتصاد جهانی-به دولت ها ، شرکت های صادر کننده اوراق قرضه و افراد ثروتمند-با هزینه رشد و توسعه گسترده هدایت کرده است. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در کشورهای در حال توسعه حتی با افزایش قیمت دارایی در اقتصادهای پیشرفته ، راکد بوده است. چشم انداز ادامه این سیاست ها خطر دهه های کمبود سرمایه گذاری را در توسعه ایجاد می کند. چهار نکته برجسته: اول ، میزان تغییر در سیاست کلان اقتصادی. دوم ، اندازه بزرگ سیاست ها ؛سوم ، تأثیر بر تخصیص جهانی سرمایه ؛و چهارم ، خطر اینکه این سیاست ها دائمی شود و مانع توسعه شود.
از سال 2008 ، اقتصادهای پیشرفته سیاست های پولی کاملاً جدیدی را برای مقابله با بحران مالی جهانی اتخاذ کردند. بانک های مرکزی نرخ بهره را به صفر یا پایین تر تعیین می کنند و اوراق قرضه تأمین شده توسط انباشت خود از ذخایر اضافی بانکی خریداری می کنند. این فعالیت های متمرکز بر بحران شامل تأثیر ذوب مالی به پایین بود. اما همانطور که لری سامرز در سال 2021 گفت: "... آغاز خرد می بیند که نسخه کمی کاهش می یابد امروز کمی معنی ندارد."
سالها نرخ بهره بسیار پایین و گسترش گسترده پایه پولی که با تنظیم گسترده اعتبار کنترل می شود ، به یک رژیم پولی کاملاً جدید رسیده است. در واقع ، پولی جای خود را به پس از مونتریسم داد که در آن مشخصات مقررات اعتباری و انتخاب بانکهای مرکزی از منابع اوراق قرضه از عرضه پول مهمتر شد. پایگاه پولی در دهه اول این سیاست جدید بدون پیامد تورمی گسترش یافته است زیرا سیاست نظارتی محدودیت پولی را که تحت سیستم قدیمی الزامات ذخیره رخ می داد ، محدود می کرد. این ارزهای چپ نسبتاً پایدار ، اما تورم در برابر زنجیره های تأمین و بیش از حد سیاست مالی آسیب پذیر است.
من به سه اثر جانبی این سیاست های جدید اشاره خواهم کرد. اول ، با بازده تحت فشار خرید اوراق بهادار بانک مرکزی (یا در مورد ژاپن ، بازده در سطح بسیار پایین) جستجو برای بازده وجود دارد که از قیمت های بالا در بازارهای دارایی خاص مانند املاک و مستغلات پشتیبانی می کنداوراق قرضه. نگه داشتن این سیاست های پولی برای مدت طولانی به قیمت دارایی اجازه می دهد تا از ارزش های اساسی خود دور شوند. در کشورهای در حال توسعه ، این امر منجر به بازده اوراق قرضه دولتی و هزینه های وام گرفتن و جذب سرمایه به فعالیت های غیرمولد شد. با این حال ، کمبود سرمایه در گردش برای تأمین مالی تجارت و تأمین مالی کوتاه مدت به عنوان بخش فزاینده ای از دارایی های کوتاه مدت بانک های بین المللی وام های دارای بهره به بانک های مرکزی شد.
دوم ، "کم برای طولانی" انگیزه های تجارت را برای تمیز کردن ترازنامه های خود و دولت ها برای فشار آوردن به اصلاحات ساختاری کاهش داد. شواهد نشان می دهد که برنامه های خرید در مقیاس بزرگ باعث افزایش حضور بانک ها و مشاغل زامبی شده است ، به این معنی که تخریب خلاق رخ نمی دهد و به پتانسیل رشد اقتصاد آسیب می رساند. تحقیقات توسط بانک برای شهرک های بین المللی (BIS) نشان می دهد که سهم بنگاه های زامبی - کسانی که نسبت ارزش بازار دارایی های خود را به هزینه جایگزینی خود (Q Tobin) که زیر میانه در بخش آنها است - در اقتصادهای پیشرفته افزایش یافته است. از 5 درصد در سال 2000 به بیش از 12 درصد در سال 2018 ، جابجایی سرمایه ای که باعث مهار رشد بهره وری و افزایش هزینه سرمایه مورد نیاز برای توسعه صدا می شود.
نمونه سوم افزایش سوءاستفاده سرمایه در بازار اوراق قرضه شرکت های درجه سرمایه گذاری ایالات متحده مشاهده می شود. بین سالهای 2008 و 2020 ، مبالغ برجسته اوراق قرضه دارای امتیاز BBB بیش از سه برابر به 3. 5 تریلیون دلار ، 55 ٪ از کل بدهی های درجه سرمایه گذاری در سال 2020 ، از 33 ٪ در سال 2008 است. اوراق قرضه آسیب پذیری ها را در بخش شرکت ها افزایش داد. این موارد در آغاز بیماری همه گیر Covid-19 هنگامی که تعداد کاهش از BBB دو برابر بیشتر از کل بحران مالی سال 2008 بود ، تحقق یافت. این آسیب پذیری یکی از دلایلی است که فدرال رزرو ایالات متحده ("فدرال رزرو") برای تثبیت بازار اوراق بهادار شرکت های ایالات متحده در پی شوک COVID-19 باید قدم بردارد.
در طول همه گیر COVID-19 ، بانکهای اصلی مرکزی از طریق خریدهای بزرگ اوراق بهادار طولانی مدت ، به طور کامل به پس از مونتریسم منتقل شدند. ترازنامه فدرال رزرو از 4. 2 تریلیون دلار در مارس 2020 تا تقریباً 9 تریلیون دلار دو سال بعد. بانکهای مرکزی منطقه یورو ترازنامه را از 4. 7 تریلیون یورو به 8. 7 تریلیون گسترش دادند و با خرید اوراق قرضه دولت های منطقه یورو حرکت کردند. مالکیت اوراق قرضه بانک ژاپن هفتگی در حال افزایش است زیرا 0. 25 ٪ PEG عملکرد ده ساله را در طول ضعف ین و افزایش تورم جهانی حفظ می کند. در نتیجه ، مقامات پولی اقتصادهای پیشرفته ، اوراق بهادار خود را به بیش از 20 تریلیون دلار در اوراق قرضه دولتی ساخته اند و از این بازارها نسبت به دیگران حمایت می کنند.
در حال حاضر ، با تمدید اوراق قرضه که به بلوغ می رسند ، فدرال رزرو ماه به ماه ترازنامه خود را کاهش می دهد. این نگرانی در مورد نقدینگی در بازار اوراق بهادار ایالات متحده ایجاد کرده است ، اما حتی با سرعت فعلی ، بیش از چهار سال طول می کشد تا ترازنامه بانک مرکزی حتی به سطح قبل از Covid-19 خود بازگردد.
نکته مهم این است که مفهوم جدیدی از عادی سازی پدیدار شده است که در آن فدرال رزرو به دنبال حفظ ذخایر بانکی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی خواهد بود. مفاهیم اولیه در مورد عادی سازی سیاست های پولی ، رواناب از سهام اوراق بهادار فدرال رزرو و انقباض مربوط به ذخایر بانکی را به عهده گرفته بود. سیاست عادی سازی امروز و پیش بینی ها در گزارش عملیات بازار آزاد فدرال رزرو از ماه مه حاکی از خریدهای بزرگ و ناخالص اوراق قرضه دولتی توسط فدرال رزرو در اواخر این دهه ، انتخاب اوراق قرضه و نرخ بهره در ذخایر مورد استفاده برای نگه داشتن آنهاموضوعات مهم برای توسعه و جریان سرمایه جهانی.
البته ، سیاست های مالی به طور چشمگیری به سمت بدهی های ملی بزرگتر در اقتصادهای پیشرفته تغییر کرده است. این امر تأثیرات عمده ای بر بازارهای سرمایه در سراسر جهان دارد زیرا پس انداز موجود در اوراق بهادار دولتی جریان می یابد. در طول این همه گیر ، دولت ها به شدت از پس اندازان در سراسر جهان وام گرفته اند ، تقریباً همیشه برای حمایت از مصرف بیشتر از تولید. بیشتر این هزینه ها یا کاهش مالیات از اقتصادهای پیشرفته پشتیبانی می کند ، که اغلب مصرف افراد دارای درآمد بسیار بالاتر از حد متوسط است. تقاضا سریعتر از عرضه رشد کرد ، عدم تعادل که با شروع زنجیره های تأمین از چین و هنگامی که بهبود و بازیابی پس از کاوی د-10 در حال انجام بود ، آشکارتر شد.
مرتبط با توسعه ، ترکیب هزینه های بزرگ دولت ، صدور بدهی دولت و خرید اوراق بهادار بانک مرکزی تأثیر تخصیص مقادیر فزاینده سرمایه جهانی را به یک گروه باریک اختصاص داده است. خرید و مالکیت اوراق قرضه توسط بانکهای مرکزی سرمایه را از پس اندازهای کوچک به بخش های بیش از حد با سرمایه گذاری اقتصادهای پیشرفته اختصاص می دهد. تنظیم بانک ها این تعصب صریح را دارد که بدهی دولت های پیشرفته کشور ریسک در نظر گرفته می شود در حالی که سایر بدهی ها ، به ویژه کشورهای کوچک ، کشورهای در حال توسعه یا ورودی های جدید ، به عنوان ریسک پذیر رفتار می شوند و نیاز به سرمایه گذاری در سهام بانک دارند.
چالش توسعه این است که آیا سرمایه جهانی برای تأمین نیازهای سرمایه دولت های پیشرفته کشور کافی خواهد بود و به اندازه کافی برای نیازهای سرمایه گذاری کشورهای در حال توسعه باقی مانده است.
در سال 1990 ، باب لوکاس با نشان دادن اینکه حتی اگر کشورهای فقیر دارای سطح کمتری از سرمایه برای هر کارگر باشند - و بنابراین بازده بالقوه بالاتری به سرمایه اضافه شده ، یک معما (بعداً به عنوان "لوکاس پارادوکس" شناخته می شود) ارائه داد - سرمایه به خوبی جریان نمی یابد. از ثروتمندان تا کشورهای فقیر. برعکس: سرمایه به طور کلی از کشورهای فقیر به ثروتمند جریان دارد. این ادبیات توضیحات متعددی برای این معما ارائه داده است ، از نواقص بازار سرمایه گرفته تا نهادها ، ریسک سیاسی یا بیرونی سرمایه انسانی.
به نظر می رسید تسکین کمی (QE) این پارادوکس را حداقل از نظر سطحی اصلاح کرده است. QE به سهولت از ریسک در سطح جهان و کاهش هزینه های وام برای بازارهای نوظهور کمک کرد. جریان سرمایه های بزرگ از اقتصادهای پیشرفته کشورهای در حال توسعه سیل زد. مشکل این است که این ورود سرمایه ها تا حد زیادی به دولت ها می رفتند ، نه تشکیل سرمایه یا سرمایه گذاری مستقیم خارجی. کل بدهی های دولتی و خصوصی در کشورهای در حال توسعه از سال 2010 60 درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است ، اما در بیشتر آنها سرمایه گذاری به عنوان درصد تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است. این ترکیب یکی از مهمترین روندهای چشم انداز توسعه است. سطح بدهی بالا ، کشورهای در حال توسعه را در معرض شوک های خارجی و به ویژه در برابر عادی سازی سیاست های پولی در اقتصادهای پیشرفته قرار می دهد.
برای اقتصادهای پیشرفته ، یک چالش اساسی این است که سیاست های مالی و پولی با هم همپوشانی افزایش یافته و نگرانی های جدی را برای استقلال سیاست های پولی ایجاد می کند. نقطه شروع تعیین نرخ بهره با بدهی های ملی نسبت به تولید ناخالص داخلی است. دوم ، افزایش سود پرداخت شده توسط بانکهای مرکزی به بانکهای تجاری بر اساس نرخ تعیین شده توسط بانک مرکزی ، همپوشانی صریح بین سیاست های مالی ، نظارتی و پولی است. سوم ، مدیریت مسئولیت بانکهای مرکزی ، که قبلاً مورد بحث قرار گرفت ، از نظر نجومی رشد کرده و چالش هایی را ایجاد می کند که از نظر مالی از نظر مالی است. از آنجا که مقامات مالی و پولی با تصمیمات بلوغ یکدیگر در مورد بانکهای مرکزی سازگار هستند ، همپوشانی این سیاست بزرگ و رو به رشد است. و چهارم ، شاید بزرگترین همپوشانی به دلیل اندازه بی سابقه عدم تطابق بلوغ بانکهای مرکزی باشد زیرا آنها اوراق بهادار دارایی طولانی مدت را با ذخایر یک شبه بانک و توافق نامه های بازخرید معکوس تأمین می کنند. عدم تطابق بلوغ نه تنها بر جریان سرمایه جهانی و سیاست نظارتی مالی تأثیر می گذارد بلکه تأثیرات نهادی نیز دارد. با کاهش ارزش کتاب بانکهای مرکزی ، و احتمالاً با کاهش شدید قیمت اوراق قرضه دولت جهانی در خارج از ژاپن منفی می شود ، نیاز بانکهای مرکزی به حمایت سیاسی مطلق افزایش می یابد. این نگرانی ها می تواند مورد توجه قرار گیرد ، اما نگرانی این است که آنها به اندازه کافی قابل توجه برای طولانی شدن کمبود سرمایه سرمایه گذاری برای توسعه هستند. با وجود محدودیت های قانونی یا قانون اساسی مؤثر در بدهی در اکثر اقتصادهای پیشرفته ، انتظار می رود این تنش به ویژه در هنگام رکود ادامه یابد.
با گذشت سالها پس از مونتریسم ، افزایش اسکان در سیاست های مالی و پولی در درجه اول از قیمت دارایی در اقتصادهای پیشرفته تغذیه می شود. این امر از ثروتمندی که این دارایی ها را به جای بخش عمده جمعیت ، در لحظه ای از نابرابری تقریباً بی سابقه نگه می دارند ، پشتیبانی می کند. رشد درآمد متوسط تنها با چند استثناء عقب مانده است. برای کشورهای در حال توسعه ، ورود سرمایه بیشتر از هزینه های دولت و اوراق بهادار دارایی پشتیبانی می کند ، و اندکی در سرمایه گذاری مستقیم خارجی یا تشکیل سرمایه ثابت ناخالص نشان داده شده است.
عدم تعادل این عدم تعادل به ارتباطات واضح نیاز دارد که افزایش تولید یک هدف سیاسی است ، همانطور که یک جریان بازار محور سرمایه به توسعه است. با تورم زیاد ، چندین ابزار فراتر از افزایش نرخ بهره در دسترس است: ابتدا شرایط عرضه را برای افزایش پاسخ به افزایش قیمت ایجاد کنید. بازارها به جلو نگاه می کنند ، بنابراین حتی اعلام عرضه آینده توسط سرمایه گذاران و دولت های خصوصی کمک می کند. دوم ، در اقتصادهای پیشرفته ، اندازه هزینه های فعلی دولت را کاهش داده و با هدف قرار دادن بیشتر آن بر فقرا و آسیب پذیر ، کارآیی را بهبود می بخشد. این امر باعث کاهش تقاضای غیر تولیدی و ایجاد فضای بیشتر برای بازارهای جهانی سرمایه برای تأمین اعتبار سرمایه گذاری و فشار از تورم می شود. و سوم ، سررسید منابع فعلی و آینده اوراق قرضه بانکهای مرکزی را کاهش دهید. این می تواند سیگنالی را به بازارها ارسال کند که سرمایه می تواند به دارایی های دیگر مانند سرمایه نرخ شناور کوتاه مدت مورد نیاز مشاغل کوچکتر برای افزایش بازده جهانی منتقل شود.
این تعدیلهای سیاستهای کلان اقتصادی، تخصیص سرمایه جهانی را بهبود میبخشد، مسیری را برای کاهش تورم، افزایش ارزش مجموعه گستردهتری از داراییها و شروع مجدد رشد درآمد متوسط که کلید شکوفایی مشترک است، فراهم میکند. جایگزین وضعیت موجود است - کاهش رشد جهانی، نرخ بهره بالاتر، ریسک گریزی بیشتر، شکنندگی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه.
بحران پیش روی توسعه در حال تشدید است. کشورهای در حال توسعه در میانه یکی از همزمان ترین دوره های بین المللی سخت گیری سیاست های پولی و مالی در پنج دهه گذشته قرار دارند. بانک های مرکزی در کشورهای در حال توسعه در حال حاضر با معضلات بحرانی اقتصاد کلان مواجه هستند. برای مهار تورم مضر ناشی از مواد غذایی، انرژی و سایر کالاها و خدمات وارداتی و داخلی، بانکهای مرکزی کشورهای در حال توسعه مجبور به افزایش نرخ بهره هستند و بخش خصوصی آنها با هزینههای استقراض بسیار بالاتری مواجه خواهند شد. این اثر زمانی تشدید میشود که جستجو برای بازدهی به جستجوی ایمنی، تسریع خروج سرمایه و کاهش ارزش ارزهای داخلی تبدیل میشود. علاوه بر این، بیزاری از ریسک سرمایه گذاری بلندمدت در حال افزایش است. تأثیر منفی بر رشد در حال حاضر محسوس است. در عین حال، این بحران جدید که به دنبال کووید-19 به وجود میآید، کشورهای در حال توسعه را با موقعیتهای مالی فرسایش یافته، از جمله بدهیهای بالا و درآمدهای بودجهای کاهش یافته، میبیند. کشورها حفاظ مالی کافی برای حمایت از مخارج کلیدی حامی رشد و توسعه ندارند.
هزینه های بیشتری برای آموزش و آمادگی بهداشتی ضروری است. دولت های کشورهای در حال توسعه باید بودجه محدود خود را در این بخش ها به طور موثرتری خرج کنند. سرمایه گذاری در زیرساخت کلیدی برای ایجاد مشاغل در کوتاه مدت و رشد در میان مدت است. در مواقع بحران، این سرمایه گذاری های حیاتی اغلب ضرر می کنند. ما باید از طریق مشارکت گسترده بخش خصوصی و بهینهسازی ترازنامههای اغلب بزرگ شرکتهای دولتی در برابر این روند تاریخی مقاومت کنیم.
همچنین می توان با اقدامات قاطع برای گسترش پایه های مالیاتی و بهبود کارایی وصول به نیازهای مالی کمک کرد. بخشودگی بدهی از طلبکاران دوجانبه و تجاری نیز در بدهکارترین کشورها نقش اساسی خواهد داشت. در واقع، بزرگی بالقوه بحران بدهی پیش رو خطرات را افزایش میدهد و ممکن است علاقه همه طرفها را برای یافتن راهحلی قابل اجرا افزایش دهد.
در عین حال، بحران آب و هوایی ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای همچنان بی امان است. بلایای طبیعی مرتبط با آب و هوا بر تولید کشاورزی، معیشت مردم در بخشهای مختلف اقتصاد و مهاجرت تأثیر میگذارد. برای حمایت از اقدامات اقلیمی، بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیاز به سرمایهگذاریهای هنگفت، کمکهای مالی و کمکهای بلاعوض دارند تا بتوانند انتقال انرژی، حملونقل و کشاورزی خود را فعال کنند. منابع مالی بزرگ نیز برای حمایت از سازگاری و تاب آوری در اکثر کشورهای در حال توسعه مورد نیاز است. هدف اصلی برنامه اقدام تغییر آب و هوا شناسایی پروژهها و سیاستهای تأثیرگذار در این زمینهها و ایجاد مکانیسمها و تسهیلات مالی برای کمک به جامعه جهانی برای حمایت از کالاهای عمومی جهانی در کشورهای در حال توسعه است. ما در حال کار با شرکای دولتی و خصوصی، سهامداران و ذینفعان بر روی این چالش ها هستیم، زیرا باید در این زمینه ها کارهای بیشتری انجام شود.
غلبه بر این طوفان کامل و خنثی کردن معکوسهای اخیر در توسعه نیازمند راههای جدید اقتصادی کلان و خرد در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است. این فوریت در گزارش های خبری روزانه تورم، تغییرات آب و هوایی، قحطی، اعتراضات مدنی و خشونت آشکار است. گروه بانک جهانی کاملاً درگیر این چالشها است، در ارزیابیهای ما واقعبینانه است و مشتاق است تا روی راهحلها کار کند، از جمله با همه شما که امروز شرکت میکنید.